دارن آرونوفسکی تابحال تنها پنج فیلم ساخته. پنج فیلمی که هر کدومش رو می شه بیشتر از یکبار تماشا کرد و از کشف لایه های جدیدش لذت برد. Requiem for a Dream و The Fountain همیشه در فهرست فیلم های مورد علاقۀ من جا داشتن و حالا می تونم به راحتی Black Swan رو هم بهشون اضافه کنم.
داستان فیلم دربارۀ یک گروه نمایش باله در نیویورک هست که قصد دارن برای فصل بعد نمایش "دریاچۀ قو" رو اجرا کنن. کارگردان این نمایش (وینسنت کسل) باید برای نقش اصلی بازیگری رو انتخاب کنه که بتونه همزمان در نقش قوی سفید (نمایانگر شخصیت پاک و معصوم) و قوی سیاه (شخصیت اغواگر و بدذات) بازی کنه. نینا (ناتالی پورتمن) که همیشه مورد توجه کارگردان و تماشاگران بوده برای این نقش کاملاً مناسب به نظر می رسه. نینا در بازی نقش قوی سفید هیچ مشکلی نداره اما شخصیت کودکانه و معصومانۀ خودش مانع این می شه که بتونه به همون خوبی نقش قوی سیاه رو هم ایفا کنه... با ملحق شدن اریکا (میلا کونیس) به گروه، نینا احساس خطر می کنه. چون اریکا دختریه که قادره به راحتی نقش قوی سیاه رو بازی کنه و ممکنه کارگردان اون رو جایگزین نینا کنه. دوستی اونها که با رقابتی سخت همراهه، باعث وارد اومدن صدمات روحی و فیزیکی جدی به نینا می شه..
تصویر و موسیقی. شاید بهترین کلمات در وصف این فیلم همین ها باشن. آرونوفسکی در Black Swan به خوبی تنها با تکیه بر تصاویر، و بدون نیاز به دیالوگ های طولانی، داستانش رو پیش می بره. در طول تماشای فیلم قدم به قدم وارد دنیای نینا می شیم و شاهد نگرانی ها و اضطراب هاش هستیم.
برای بدست آوردن نقش اصلی نمایش، نینا (که مادرش همیشه مثل بچه ها باهاش رفتار کرده) باید یاد بگیره بزرگ بشه. خودش رو بشناسه. خود روحی و خود فیزیکیش رو. باید بتونه اغواگرانه برقصه. تحریک آمیز، با عشوه های زنانه. کاری که هیچوقت انجام نداده... باید بتونه لذت جن – سی رو کشف کنه و بتونه در بازیش به نمایش بذاره.
همین ویژگی ها باعث می شه نقش نینا به یکی از سخت ترین نقش های سال گذشته تبدیل بشه. نقشی که ناتالی پورتمن تونسته به خوبی از عهده اش بربیاد و بازی یکدست، باورپذیر و خوبی رو ارائه بده.
به غیر ار ناتالی پورتمن (که واقعاً شایسۀ دریافت تمام جوایز بهترین بازیگر نقش اول سال 2010 هست)، سایر بازیگران فیلم هم بازی های خیلی خوبی رو به نمایش می ذارن. حتی میلا کونیس هم – که فکر نمی کنم تابحال نقشی جدی بازی کرده باشه – تونسته بازی فوق العاده ای داشته باشه.
همیشه فیلمبرداری و موسیقی از نقاط قوت فیلم های آرونوفسکی بودن که در Black Swan هم تکرار شده. تم اصلی موسیقی فیلم همون تم "دریاچۀ قو" هست که به اشکال مختلف اجرا شده.
از اواسط فیلم، جایی که فیلم به تریلر تغییر ژانر می ده هیجان خاصی به سکانس ها اضافه می شه که با ریتمی تند شونده تا پایان ادامه پیدا می کنه.
در مجموع Black Swan یکی از بهترین فیلم های سال ۲۰۱۰ و جزو آثار به یادماندنی آرونوفسکی محسوب می شه.
امتیاز: ۸.۵ از ۱۰
اطلاعات مربوط به فیلم کوتاه "یک درجۀ لعنتی" وارد دیتابیس بزرگترین و پربازدیدکننده ترین سایت سینمایی دنیا یعنی IMDB شد.
بعد از ارسال تعداد زیادی مدارک مستند مبنی بر ساخته شدن و به نمایش دراومدن این فیلم، بالاخره ادیتورهای سایت اضافه شدن اطلاعات به سایت رو تایید کردن و مشخصات فیلم و گروه سازنده رو روی سایت قرار دادن.
لینک مربوط به فیلم اینجاست که البته با جستجوی اسم هر کدوم از عوامل ساخت یا اسم خود فیلم به انگلیسی (One Damn Degree) هم صفحۀ مربوط به فیلم به سرعت باز می شه.
اگر فیلم رو دیدین، لطفاً وارد سایت بشین و بهش امتیاز بدین. سرعت آپدیت شدن صفحه و اضافه شدن برخی امکانات جانبی به تعداد رای های داده شده به فیلم و امتیازش بستگی داره.
وبلاگ فیلم (انگلیسی)
پلان طلایی بهترین فیلم کمدی: Date Night
پلان طلایی بهترین فیلم رومانس: The Kids Are All Right
پلان طلایی بهترین فیلم تین ایجری: Easy A
پلان طلایی بهترین انیمیشن: Toy Story 3
پلان طلایی بهترین فیلم اکشن: Knight and Day
پلان طلایی بهترین فیلم گانگستری/سرقت: The Town
پلان طلایی بهترین فیلم سیاسی: Ghost Writer
پلان طلایی بهترین فیلم تریلر: Winter’s Bone
پلان طلایی بهترین فیلم بیوگرافی: Runaways
پلان طلایی بهترین فیلم ترسناک: Frozen
پلان طلایی بهترین فیلم درام: Black Swan
پلان طلایی بهترین فیلم علمی/تخیلی: Inception
کاندیداهای بهترین بازیگر زن:
کریستین استوارت برای Runaways
داکوتا فنینگ برای Runaways
آنت بنینگ برای The Kids Are All Right
ناتالی پورتمن برای Black Swan
جنیفر لارنس برای Winter’s Bone
ماریون کوتیلارد برای Inception
نیکول کیدمن برای Rabbit Hole
پلان طلایی بهترین بازیگر زن: ناتالی پورتمن برای Black Swan
کاندیداهای بهترین بازیگران مرد عبارتند از:
کیسی افلک برای The Killer Inside Me
لئوناردو دی کاپریو برای Shutter Island
ایوان مک گرگور برای Ghost Writer
وینسنت کسل برای Black Swan
مایکل داگلاس برای Wall Street 2
جرمی رنر برای The Town
کیلیان مورفی برای Peacock
پلان طلایی بهترین بازیگر مرد: لئوناردو دی کاپریو برای Shutter Island
برای ساختن مجدد یک فیلم باید دلیل کافی وجود داشته باشه. مثلاً پیشرفت تکنولوژی که باعث بهتر شدن چشمگیر کیفیت تصویر و جلوه های ویژه بشه، یا اعمال تغییرات کوچیکی در داستان اصلی که بیننده رو در پایان با انتظاری که از انتهای فیلم داره غافلگیر کنه.
امسال چند فیلم مجدداً و با سبکی جدید ساخته شدن:
The Karate Kid
Nightmare on Elm Street
Alice in Wonderland
Predators
Let Me In
Edge of Darkness
پلان نفرین شدۀ بدترین بازسازی: Edge of Darkness که هر چی می گردم هیچ دلیلی برای ساخت مجددش پیدا نمی کنم!
پلان طلایی بهترین تغییر در پایان یک فیلم بازسازی شده: Predators
پلان طلایی بهترین بازسازی: Alice in Wonderland
طبق سنت چند سال قبل، با پایان گرفتن سال میلادی، من هم جوایز پلان طلایی رو که به فیلم های اکران شده در سال ۲۰۱۰ مربوط می شن اعلام می کنم. با این تفاوت که امسال برندگان هر رشته رو به طور جداگانه در پست های مجزا و با توضیحی مختصر معرفی می کنم.
جملۀ مشهوری هست که می گه "قسمت های دوم و سوم فیلم ها ساخته می شن تا ثابت بشه قسمت اول از همه بهتر بوده!". البته نباید این گفته رو به کل فیلم های دنباله دار تعمیم داد. در سال ۲۰۱۰ قسمت های جدید چند فیلم مشهور سینمایی به نمایش دراومد:
Iron Man 2
Twilight Saga: Eclipse
Toy Story 3
Harry Potter and the Deathly Hallows: Part 1
Paranormal Activity 2
Wall Street 2: Money Never Sleeps
Saw 7 (3D)
پلان طلایی بدترین و غیرخلاقانه ترین دنباله سازی: Paranormal Activity 2، بخاطر گند زدن به سوژۀ خوب قسمت اول و بهره بردن از کمترین میزان خلاقیت در ایجاد موقعیت های ترسناک
پلان طلایی بهترین دنباله سازی: Toy Story 3، که با وجود تکراری بود کاراکترها، باز هم خلاقیت در فیلمنامه، ساختار و حتی در تک تک پلان هاش به چشم می خوره