پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

لطفاً این خواب رو تعبیر کنید!

در حال رانندگی بودم، یه مرد غریبه دست بلند کرد، بی اختیار ایستادم تا سوارش کنم. اومد کنار پنجره و منو نگاه کرد. بدون هیچ حرفی پیاده شدم و گذاشتم که اون رانندگی کنه.

هیچ حرفی نزدیم. از اتوبان کردستان گذشت، پیچید توی یه کوچه، وارد حیاط شد. حیاط خیلی بزرگ بود و بیشتر به محوطۀ یه کارگاه شباهت داشت. پیاده شدیم. از یه در گذشتیم و ناگهان وارد دنیای دیگه ای شدم… انگار یه کرۀ دیگه بود: موجوداتی که تقریباً شبیه آدم بودن ولی به راحتی پرواز می کردن، خونه های عجیب غریب، ماشین هایی شبیه اسب های بالدار و… بعدش هم یارو منو سوار یکی از همون ماشین های عجیب و غریبشون کرد و گفت می ریم که یه سری آزمایش انجام بدیم…

 

به خدا خیلی وقته فیلم فضایی/تخیلی ندیده ام و شام هم زیاد نخورده بودم!

جان من یکی بگه تعبیر این خواب چیه؟!

یادداشتی بر فیلم Jackass (جف تریماین)

Jackass اسم یک مجموعۀ تلویزیونیه که از Mtv آمریکا پخش می شه. توی این مجموعه، چند تا آدم دیوانه یه کارهای فجیعی می کنن که آدم دهنش باز می مونه و یه جاهایی هم حالش به هم می خوره!

حالا همین گروه اومدن بیست/سی تا آیتم مختلف ساختن و بصورت فیلم سینمایی نمایش دادن که اتفاقاً خیلی هم پرفروش بوده! Jackass: The Movie سال 2002 و Jackass: Vol. 2 سال 2006 به سینماها اومده که دومی خیلی فجیع تر از اولیه!

مثلاًً لخت می شن، به خودشون گوشت آویزون می کنن و با یه طناب نازک از روی استخر کروکودیل های گرسنه رد می شن؛ با لبۀ کاغذ لای انگشتای دست و پاشونو می برن؛ جلیقۀ ضد گلوله می پوشن و مستقیم به هم شلیک می کنن؛ خودشونو می کوبن به پنکه سقفی در حال چرخش؛ دستشونو می ذارن لای تله موش؛ با برف بستنی قیفی می سازن، روش جیش می کنن و می خورنش؛... و کارهای خطرناک و حال به هم زنی که یه جاهایی خودشون هم استفراغ می کنن!

بعضی آیتم ها خیلی بی تربیتی هستن، بعضی دیگه به شدت حال به هم زن و بقیه هم خیلی خطرناک! البته اول فیلم می نویسه که "تمام کارها تحت نظارت متخصصین و در شرایط کنترل شده انجام گرفته" و از ملت می خواد سعی نکنن هیچکدوم از این کارها رو در منزل امتحان کنن! با این حال هر چند وقت یه بار اینور اونور خبرهایی هست از اینکه مثلاً دو تا پسر خواستن یکی از کارهای این برنامه رو تقلید کنن هر دوشون مردن، یا آتیش گرفتن، یا دست و پاشون قطع شد...

بعد از ساخته شدن برنامه هایی که در اونها زوج های جوان رو در موقعیت خاصی قرار می دن و اونها رو به سمت خیانت تشویق می کنن، و بعد اون رو بطور زنده پخش می کنن، ساخته شدن اینجور برنامه ها کاملاً طبیعی به نظر می رسه.

این روزها نیاز به متفاوت بودن در برنامه های تلویزیونی انقدر زیاد شده که برای جذب مخاطب به هر کاری دست می زنن. بعید نیست چند وقت دیگه در برنامه های زنده، یه بابایی رو جلوی دوربین واقعاً قطعه قطعه کنن...

"جواد" چه کسی است؟

اصطلاح "جواد" چند سالیه که وارد زبان فارسی شده و کاربردهای خیلی زیادی هم داره.

"جواد بازی"، "آهنگ جوادی"، "رقص جوادی"، "لباس جوادی"، "مجله جوادی" و ... حتی "فیلم جوادی" از مشتقات این کلمه اس. منشاء واقعی این اصطلاح نامشخصه، اما به روایتی از منطقه "جوادیّه" الهام گرفته شده.

و اما "جواد" چه کسی است؟ طبق برخی تعاریف، "جواد" کسی است که:

 پشت مو داشته باشه، شلوار خمره ای دوازده جیب مدل سربازی بپوشه، پیرهن زرشکی آستین کوتاه تنش کنه یا تی شرت تایتانیک بپوشه، عینک آفتابی عهد عتیق بزنه، موبایلش رو ببنده به کمرش، روی پیکان قرمزش باند توپ نصب کنه، زیر ماشینش فلاش بزنه، از آینۀ ماشین CD آویزون کنه، آهنگ عباس قادری و جواد یساری گوش بده، از خارجی هام فقط "سلین دیان" رو بشناسه (تازه به اونم بگه "سلیم دیوم"!)، میدون انقلاب ساعت 12 ظهر بره سینما فیلم جمشید هاشم پور ببینه، از آرنولد و فرانکی (!) خوشش بیاد، کتاب های فهیمه رحیمی بخونه، از روزنامه ها فقط همشهری رو بشناسه، یقه اش باز باشه و موهای سینه اش رو بریزه بیرون،...

بدون شرح

یک مثال جوادی: (مکالمۀ یک جواد با دختری که یکساعت پیش با هم توی پارک آشنا شدن) می دونی جیگر، از همون نگاه اول فهمیدم تو همون کسی هستی که یه عمر دنبالش می گشتم... چشمات دیوونم کرده. دلم می خواد همینجا ماچت کنم!... تو دوست داری بچه اولمون پسر باشه یا دختر؟!

و هزار تا نشونۀ دیگه! تازه این نشونه ها استاتیک هم نیستن، داینامیک تغییر می کنن! مثلاً ممکنه یه مدل کفش یا شلوار که تا امروز خیلی هم مد بوده، یهو بشه "جوادی"! خلاصه باید خیلی مراقب بود.

از بهترین آهنگ های جوادی می توان به آهنگ های حجی جون، جلال همتی و تازگی ها هم به اسی (خصوصاً آهنگ "قبول قبول" از آلبوم "دبی دبی") اشاره کرد.

رقص جوادی، همونیه که یه تعداد جواد ضبط می برن کنار دریا و با آهنگ "کفتر کاکل به سر های های" می رقصن. برای این نوع رقص، باید تا حد امکان تمام اعضای بدن در حال جنبیدن باشه. (برای الهام گرفتن به رقص های محمد خردادیان و گروه Boyz مراجعه کنید).

معادل اسم "جواد" برای خانم های این تریپی سه تاس که هنوز علما به اجماع نرسیدن: شهلا، شهین و مهناز!

 

* اگر دوستان مصادیق دیگه ای از "جواد" بودن می دونن بفرمان بگن مستفیض بشیم!

 

 ** درباره پسرهای "کامبیز" و دخترهای "شراره" هم بعداً توضیح می دم!

 

 *** عکس رو از روی وبلاگ یه بابایی کش رفتم که برای حفظ آبرو اسمش رو نمی نویسم!

بازیگرهای دوست داشتنی!

خیلی وقتا پیش میاد یه فیلم رو فقط به خاطر بازی هنرپیشه ای که ازش خوشمون میاد تماشا می کنیم. حالا ممکنه این هنرپیشه یه بازیگر فوق العاده باشه یا اینکه همینجوری الکی ازش خوشمون بیاد. اصلاً بعضی از بازیگرها دوست داشتنی هستن!

از هر کسی که اهل فیلم دیدن باشه بپرسی از کدوم هنرپیشه ها بیشتر خوشت میاد یه سری اسم رو ردیف می کنه که ممکنه هیچ ربطی به هم نداشته باشن، مثلاً بگه رابرت دنیرو و گوهر خیراندیش! اصلاً خوش اومدن یه امر کاملاً شخصیه و هیچکس نمی تونه بگه مثلاً چرا تو از استالونه خوشت میاد یا از آل پاچینو خوشت نمیاد!دزدان دریایی کارائیب

من هم چند تا بازیگر رو بیشتر از بقیه دوست دارم که سه تای اولش اینان:

 

1- جانی دپ: اولین فیلمی که ازش دیدم Nick of Time بود (سال 95) که توش فوق العاده بازی کرده. بعدش "ادوارد دست قیچی" و بقیه فیلماش رو دیدم و عاشقش شدم! بازیگر به شدت با استعدادیه که توانایی بازی هر نقشی رو داره. از بین فیلم هاش "دروازۀ نهم" (پولانسکی)، "دزدان دریایی کارائیب 1و 2" (وربینسکی) و Blow (دمی) رو خیلی دوست دارم.

 

 Zhang Ziyi

2- ژانگ زیئی: من کلاً از دخترهای چینی خوشم میاد! ژانگ زیئی هم که خوشگلترین دختر چینی حال حاضره! شاید بازی فوق العاده ای نداشته باشه اما فیلم های خیلی خوبی بازی کرده. اسم ژانگ زیئی کافیه تا پایه بشم فیلمش رو گیر بیارم ببینم. خدایی تا حالا همه فیلماش هم فیلمای درجه یکی بودن. از بین فیلماش Hero (با جت لی)، "خانه خنجرهای پران" و "خاطرات یک گیشا" رو بیشتر از بقیه دوست دارم. فیلم The Road Home (ژانگ ییمو، 1999) رو هم که از اولین فیلماشه چند شب پیش دیدم و خیلی خوشم اومد.

 

  پشت صحنه آپوکالیپتو

3- مل گیبسون: هم فیلم هایی که بازی کرده رو دوست دارم و هم فیلم هایی که ساخته. آپوکالیپتو که محشره! مل گیبسون می تونه نقش هایی کاملاً متفاوت رو به خوبی بازی کنه. هم نقشی مثل ویلیام والاس در فیلم Braveheart و هم کمدی های جالبی مثل Bird on Wire و What Women Want. کاش همینقدر که فیلم می سازه بازی هم بکنه.

 

و چند نفر دیگه بدون ترتیب:

نیکول کیدمن، ناتالی پورتمن، آدری تاتو، تام هنکس، تام کروز، رابرت دنیرو و آنتونیو باندراس.

 

* البته اینجا بیشتر منظورم خارجی ها بودن؛ از ایرانی ها از بهرام رادان، ترانه علیدوستی، پرویز پرستویی و لیلا حاتمی خوشم میاد.

شب نه چندان شیشه ای!

مدتیه که سری دوم برنامه "عبور شیشه ای" به نام "شب شیشه ای" شروع شده. باز هم رشیدپور مجری برنامه اس و اغلب مهمونا هم از اهالی سینما.

اصولاً باید اینجور برنامه ها که یه بابایی رو میارن و به قول خودشون می خوان سرشیدپوروالات "چالشی" مطرح کنن با دقت خیلی زیادی ضبط بشه. مجری برنامه باید علاوه بر معلومات بالا، مؤدب هم باشه و بتونه بحث رو به درستی هدایت کنه.

رشیدپور در اغلب برنامه هاش خوب کار می کنه ولی در بعضی موارد هم سوالاتی می پرسه یا جملاتی بکار می بره که بیشتر حالت تمسخر (یا توهین) داره و می خواد به زور "تقابل" یا "چالش" ایجاد کنه.

مثلاً می پرسه "آیا شما هم می پذیرید که در فلان فیلم خوب بازی نکرده اید؟"، این جمله خیلی ساده اس، اما این مفهوم رو می رسونه که "همه اینجوری فکر می کنن، بگو خودتم قبول داری یا نه؟". حالا اگه طرف جواب بده نظر مردم برای من مهمه، رشیدپور می گه "پس اعتراف می کنید که خوب بازی نکرده اید!".

حتی اگه طرف بگه "قصد دارم کارهای بعدیمو با دقت بیشتری انتخاب کنم"، جواب می ده "پس قبول دارید که تابحال کارهاتون رو با دقت انتخاب نکردین"!!!

نحوۀ برخوردش با بعضی ها هم اصلاً مناسب نیست و باعث ناراحتی می شه؛ مثل کاری که با رضا عطاران، بهروز صفاریان یا باران کوثری کرد.

برنامه دیگه ای که از همین جنس و در وادی دیگه ای پخش می شه، برنامه 90 از عادل فردوسی پوره که به نظر من بسیار موفق عمل می کنه. فردوسی پور هم اطلاعات زیادی داره، هم رو راست صحبت می کنه و در عین حال مؤدبه و تابحال نشده از عمد طرف مقابل رو ناراحت کنه. هر جا لازم باشه موضوع رو عوض می کنه و اصلاً دست به ایجاد تقابل یا چالش "کاذب" نمی زنه.

از چپ: حمید، آرش، خودم و مهدی

به نظر من توی اینجور برنامه ها احمد نجفی بهترین اجرا رو داره (صندلی داغ) و از اون طرف فرزاد حسنی هم بدترین (کوله پشتی). لحن صحبت کردن منوچهر نوذری و پرویز کاردان رو هم دوست نداشتم.

ملت...

ملت همه برن پلاک ماشین هاشونو لیزری کنن، اگر نه...

ملت برن برای معاینه فنی ماشین ها، اگر معاینه فنی نداشته باشن...

ملت باید همه کارت ملی بگیرن، اگه کارت ملی نداشته باشن...

ملت حالا برن پلاک لیزری ها رو بدن پلاک ایران بگیرن، اگه نگیرن...

ملت همه برن انتخابات به یکی از کسانی که ما تایید کردیم رای بدن، اگه شناسنامه مهر نخوره...

ملت همه برن کارت هوشمند سوخت بگیرن، اگه کارت نداشته باشن...

ملت همه برن عزاداری...

ملت همه برن راهپیمایی روز...

ملت همه برن راهپیمایی 22...

ملت همه اینور...

ملت همه اونور...

ملت همه بالا...

ملت همه پایین...

...

حالا ملت باید برقصن!!!

سوال ۱۲ شب به بعد!

"در طرح مبارزه با مفاسد اجتماعی، پلیس چند تا خانوم بدحجاب رو دستگیر کرده که بعد از انتقال به اداره پلیس متوجه شده مرد هستن!" یعنی در واقع دو جنس+ی هستن...

 

حالا دو تا سوال:

 

1- بدن آدم دو جنس+ی از چه اعضایی تشکیل شده؟ (شرح، شکل، محاسبه!)

2- وقتی پلیس یه آدم دو جنس+ی رو دستگیر می کنه کجا می بردش؟ بخش زنان یا مردان؟!