پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

تنبلی فرهنگی!

در اینکه سلیقه های مختلف وجود داره شکی نیست، خصوصاً در زمینه های هنری؛ هر نوع موسیقی، کتاب و فیلم طرفداران خاص خودش رو داره و ممکنه فیلم یا موزیکی که مورد علاقۀ یک نفره رو شخص دیگه ای اصلا ًنتونه تحمل کنه.

اما "تفاوت سلیقه" با چیزی که من اسمش رو میذارم "تنبلی فرهنگی" خیلی فرق داره. تنبلی فرهنگی یعنی اینکه یک نفر تنبلیش میاد متن های بیشتر از دو سه خط رو بخونه، یعنی حوصله اش نمیشه یه کتاب سیصد چهارصد صفحه ای رو دست بگیره (چه برسه به رمان های چند جلدی)، یعنی به جایی رسیده که به غیر از فیلم های اکشن یا کمدی که داستانشون در همون پنج شیش دقیقۀ اول شکل میگیره، حوصلۀ تماشای فیلم های جدی تر رو نداره...

به نظرم این مساله یک معضل جدیه و اگه کسی احساس میکنه به این "درد" مبتلا شده باید دنبال راهی برای درمان خودش بگرده. استیتوس های کوتاه فیس بوکی، جک های اس ام اسی کوتاه، ویدئوهای کوتاه یوتیوبی از دلایل بروز چنین "بیماری" فرهنگی هستن که آدم ها رو به سمت "بی حوصلگی" پیش بردن.

اگه شما هم حوصله تون نشده این متن رو تا آخر بخونین و بعد از خوندن چند جملۀ اول پریدین اومدین این ته ببینین نتیجه گیری چیه ممکنه از همین دسته آدم ها باشین!

مراقب باشین! این "تنبلی فرهنگی" اصلاً خوب نیست...

یادداشتی بر فیلم فصل کرگدن (بهمن قبادی – ۲۰۱۲)

بازی بهروز وثوقی، مونیکا بلوچی و آرش (خواننده) در فیلمی از بهمن قبادی کافیه تا انگیزۀ لازم برای دیدنش به وجود بیاد. فیلمی که در ترکیه و بیشتر به زبان فارسی ساخته شده و اثری ضدایرانی محسوب میشه.

طبق نوشته ای که در تیتراژ ابتدایی عنوان میشه، فیلم بر اساس داستان واقعی یکی از زندانیان سیاسی ساخته شده، اما اینکه نویسنده تا چه حد به "واقعیت" وفادار بوده چندان برای من مشخص نیست. داستان فیلم دربارۀ یک زندانی سیاسیه که سال ۲۰۱۰ بعد از ۳۰ سال از یکی از زندان های ایران آزاد میشه و دنبال همسرش میگرده؛ همسری که سالها پیش به گمان فوت شوهر از ایران خارج شده و در ترکیه زندگی جدیدی رو شروع کرده... .

بهمن قبادی سبک ساختاری خاص خودش رو در این فیلم پیاده کرده و به تصاویر زیبایی رو خلق کرده. زاویه های دوربین، دکوپاژ و عمق میدان بعضی از نماها به واقع دیدنی هستند.

اما به نظرم این فیلم در نهایت کسانی رو که به قصد دیدن بهروز وثوقی به تماشای فیلم نشستن رو راضی نمی کنه. دلیلش کند و کشدار بودن بیش از حد سکانس هاست و سکوت سنگین و بعضاً آزاردهنده ای که بر کل فیلم غالبه. بهروز وثوقی در طول فیلم تقریباً هیچ دیالوگی به زبون نمیاره و چند کلمه ای رو هم که ازش میشنویم به صورت off (خارج از قاب) گرفتن که دلیلش رو واقعاً نمی دونم. من به شخصه دوست داشتم حداقل یک جملۀ کامل از دهن بهروز وثوقی بشنوم، جمله ای که موقع ادا کردنش چهره اش رو در قاب ببینم.

شاید این فیلم از حوصلۀ خیلی ها خارج باشه و بعد از ۱۵ تا ۲۰ دقیقه از خیر دیدنش بگذرن. تلخی زیاد فیلم (چه در ساختار چه در سیر حوادث) و کند و بدون دیالوگ بودن فیلم از حوصلۀ تماشاگران عادی خارجه. اما فیلم به خودی خود اثر ارزشمندیه که اگر با حوصله و در شرایط مناسب پای دیدنش بنشینیم میشه ازش لذت برد.

در مجموع به نظرم بهمن قبادی در اولین فیلم سینمایی خارج از کشورش بسیار موفق عمل کرده، از همه لحاظ. فقط اگه کمی المان های جذب مخاطب رو بیشتر به کار ببنده، میتونه تماشاگران بیشتری رو پای قصه هاش بشونه.

امتیاز: ۶.۵ از ۱۰

وب سایت رسمی

وب سایت رسمی "گروه هنری جادوی پارس" افتتاح شد!

این سایت فعلا فقط به زبان انگلیسی و برای مخاطبان خارجی طراحی شده. به زودی بخش فارسی رو هم بهش اضافه می کنیم.

آدرس وب سایت: www.PersianMagicArtGroup.com