پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

نقش بازی کردن


نقش بازی کردن جلوی دوربین شما رو به یه هنرمند باارزش تبدیل می کنه و نقش بازی کردن در زندگی به یه عوضی بی ارزش!

برداشت آخر


درست زمانی که ایمان میاری "با همه فرق داره"، کاری می کنه که گند زده میشه به همۀ باورهات؛ و هر چقدر ایمانت قوی تر باشه، میزان گند زدنش هم بیشتره!

زمان


زمان، نابودگر جادوی کلمات است.

10 کتاب تاثیرگذار

هفتۀ گذشته از چند طرف به چالش "معرفی 10 کتاب تاثیرگذار" دعوت شدم. اعتقادی به شوهای اینترنتی ندارم و تابحال در هیچکدوم شرکت نکردم، ولی به این دلیل که همیشه طرفدار معرفی فیلم، کتاب و موسیقی هستم، 10 اثری که به ترتیب در سنین مختلف روم تاثیر گذاشتنو معرفی می کنم:

1. مجموعه کتاب های ژول ورن
2. مجموعه کتاب های تن تن
3. مجموعه داستان های پوآرو (آگاتا کریستی)
4. غزلیات شمس (مولوی)
5. ربه کا (دافنه دو موریه)
6. ناتور دشت (سالینجر)
7. خانوم (مسعود بهنود)
8. صد سال تنهایی (مارکز)
9. معبد سکوت (اسپالدینگ)
10. کوری (ساراماگو)

سیلی در برف

وقتی کسی تو برف و سرما گیر کرده و داره خوابش می بره باید یه سیلی محکم زد تو صورتش و بیدار نگهش داشت. مهم نیست بعداً از سیلی خوردن دلخور بشه و قهر کنه، مهم اینه که نخوابه.

پنج فیلم خوب و پنج فیلم بد 2014 (تابحال)

بهترین های 2014:

علمی/تخیلی: Snowpiercer – با داستانی که تماماً در یک قطار می گذره

انیمیشن: Rio 2 – خوش ساخت و سرگرم کننده، با ایده های خلاقانه

طنز: Grand Budapest Hotel – به سبک خاص وس اندرسون

اکشن: 3 Days to Kill – بازگشت کوین کاستنر دوست داشتنی

عشقی: Labor Day – به کارگردانی جیسون ریتمن

 

5 فیلمی که خیلی پایین تر از سطح توقع بودن، حتی ناامید کننده:

Transcendence: اکشن علمی/تخیلی بی منطق با بازی جانی دپ

Noah: به کارگردانی دارن آرونوفسکی با فیلمنامۀ بد و ساختاری به شدت ضعیف

Grace of Monaco: داستان زندگی گریس کلی، با بازی نیکول کیدمن

The Monuments Men: به کارگردانی جورج کلونی و حضور یک لشکر بازیگر معروف

Lego Movie: انیمیشنی که فقط ده دقیقۀ آخرش یه کم خلاقیت داره

برج میلاد

چهار طبقۀ اول برج میلاد واقعاً دیدنی شده! ما هفتۀ پیش بعد کنسرت چارتار رفتیم توش یه چرخی بزنیم دیگه موندگار شدیم! دو سال پیش که رفتیم بالای برج این خبرها نبود و پایینش خیلی چیز خاصی نداشت، اما الان کلی فروشگاه، کافی شاپ، گالری آثار هنری، آب نماهای مدرن و انواع بازی ها و تفریحات (مثل بیلیارد در فضای باز، دوچرخۀ خانوادگی، دارت، بادبادک، سینمای 5 بعدی، ماساژ پا با ماهی و...) بهش اضافه شده که میشه چند ساعت موند و سرگرم بود. ضلع شمالی طبقۀ چهارم یه فود کورت نسبتاً بزرگ هست با انواع غذاهای ایرانی و فرنگی (ما که رفتیم موزیک زنده هم داشت) و نمای بسیار زیبا رو به شمال تهرون (طبقۀ چهارم خودش انقدر ارتفاع داره که میشه از اون بالا تمام تهرونو دید). ضلع جنوبی برج هم تعداد زیادی مبل و صندلی گذاشتن که میشه رفت نشست، حرف زد و شهرو تماشا کرد. خلاصه که اگه تهرون زندگی می کنین و هنوز نرفتین برین که به دیدنش می ارزه.

نکتۀ 1: به جز ورودی پارکینگ (که اصلاً رقمی نیست)، هیچ ورودی دیگه ای وجود نداره. روزهای کنسرت ورودی پارکینگ هم دریافت نمیشه و رایگانه.

نکتۀ 2: پنجشنبه جمعه ها شلوغ میشه، که البته اونم یه جور دیگه باحاله.