پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

وقتی همه خوابیم (بهرام بیضایی – ۱۳۸۷)

سال ۷۹ بعد از اینکه فیلم کوتاه من (احضار) به دلیل رعایت مصلحت (!) از گرفتن جایزۀ اصلی جشنواره فیلم کوتاه تهران محروم شد، فیلمنامه ای نوشتم به نام "فیلم هنری" و در اون از مسائلی که برای فیلمم پیش اومده بود با زبانی طنز شکایت کرده بودم. آقای حاتمی کیا بعد از خوندن فیلمنامه بهم گفت "فیلمنامه رو عصبی نوشتی. هیچوقت عصبی فیلم نساز." 

به نظر میاد – همونطور که در روزهای جشنواره از زبان منتقدین خوندم – بیضایی در حالتی کاملاً عصبی و عصبانی از شرایط موجود در سینمای ایران این فیلمو ساخته. فیلم پر از دیالوگ های منتقدانه نسبت به دست های پشت پردۀ سینمای ایرانه و بیضایی تا جایی که تونسته شکایت کرده.

این فیلم بیشتر از هر چیز دربارۀ سینماست... دربارۀ باندهای اختاپوسی، تحمیل، حق کشی و سوء استفاده های پنهان و آشکار در سینمای ایران. بازیگرانی که به فیلم تحمیل می شن و فیلمنامه ای که تغییر می کنه.

"وقتی همه خوابیم" اسم فیلمیه که گروه فیلمساز داستان اصلی در حال ساختنش هستن، فیلمی در ژانر تریلر با فیلمنامه ای عالی و دیالوگ های کوتاه و دوست داشتنی مخصوص بهرام بیضایی. در این فیلم با موسیقی، دکوپاژ و تدوین خاص بیضایی طرف هستیم و از دیدنش لذت می بریم. اما هر وقت از این فیلم به داستان اصلی (یعنی وقایع پشت صحنۀ گروه فیلمساز) سوئیچ می کنیم هیچ نشونه ای از سینمای خاص بیضایی نمی بینیم و در عوض گله و شکایت های به حق بیضایی رو از زبان عوامل فیلم می شنویم.

در این فیلم بازی هایی به واقع دیدنی از بازیگران شاهد هستیم، حتی کسانی که نقش های فرعی و بسیار کوتاه دارن. تنها چیزی که منو اذیت کرد سکانس پایانی فیلم گروه فیلمساز بود که – برخلاف تاکید زیاد بر زیبا بودن – بیش از حد کشدار بود.

یکبار در خانۀ سینما جلسه ای داشتیم با حضور بهرام بیضایی بعنوان سخنران. وقتی رفت پشت میکروفون گفت "من امروز خیلی تلخ هستم، به خاطر یک خبر که در صفحۀ حوادث روزنامه خوندم..." و تا آخر جلسه با لحنی عصبانی با ما صحبت کرد! امروز موقع دیدن فیلم حس می کردم باز هم بیضایی داره با همون لحن برامون سخنرانی می کنه!

در مجموع باید بگم "وقتی همه خوابیم" – گرچه کمی عصبی – فیلمیه با بازی هایی بالاتر از حد استاندارد سینمای ایران و یک کلاس کامل آموزش دکوپاژ و تدوین از استاد سینمای ایران، بهرام بیضایی.

نظرات 4 + ارسال نظر
پوریا سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388 ساعت 14:05

آقا کسی بهت گفته بود که این عکسی که تو face bookگذاشتی با تی شرت نارنجی یه جورایی شبیه جوونیای بیل گیتس شدی؟

ای بابا! شما هم؟!
اتفاقا اینجا توی شرکت همه همینو می گن. خصوصا اینکه رشته ام کامپیوتره!
حالا کاش فقط قیافه ام شبیه نبود، حداقل یک میلیونیم درآمد بیل گیتس رو هم داشتیم!!!

محسن جمعه 14 فروردین 1388 ساعت 23:44 http://after23.blogsky.com/

دیدمش. امشب با ترانه. سینما شهرفرنگ. خیلیم خوب بود. اصلن اون جوری نبود که توی مراسم دهه فجر منتقدین می نوشتند. تمام آن ها بر علیه بیضایی بسیج شده بودند. شاید مثل مهران مدیری که از ورزشی نویس ها فیلم ساخت اینام اینجوری بودند و ....
باید از این فیلم در فیلم هایی که می بینیم بنویسم.

من هم از این فیلم خیلی خوشم اومد، خصوصا فیلمنامه وقتی همه خوابیم و بازی ها. موسیقی هم خیلی شبیه کارهای هیچکاک بود.

فیلم دو فیلم با یک بلیت داریوش فرهنگ هم فیلم در فیلم بود ولی نه در این حد. خیلی ساده تر... فیلم در فیلم دیگه ای در سینمای ایران یادم نمیاد. آهان میکس داریوش مهرجویی هم بود و اپیزود اول فیلم دعوت حاتمی کیا.

ترانه جمعه 14 فروردین 1388 ساعت 19:22

ما نیز بهدیدار فیلم برده شدیم!فیض بردیم!

برده شدی؟!

محسن یکشنبه 9 فروردین 1388 ساعت 16:44 http://axamoon.blogsky.com

تو به آغوش تهران بازگشتی؟ خوش آمدی.
در مورد فیلمم چیزی نمیگم چون ندیدمش.

من و تینا هفته پیش برگشتیم تهرون.
امروز فهمیدم شما هم تهرون هستین... از دست این بلورانی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد