پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

فیلم های به یادماندنی: جدایی نادر از سیمین (اصغر فرهادی)

آخرین ساخته اصغر فرهادی، اولین فیلم سینمایی من در سال جدید محسوب می شه که تماشای اون به همراه محسن و ترانه می تونه نویدبخش سال سینمایی خوش یمنی باشه... 

 

جدایی نادر از سیمین رو باید قطعا بیشتر از یکبار ببینم تا بتونم یادداشتی در شأن فیلم براش بنویسم... 

الان فقط می تونم اینو بگم که سینما یعنی همین! 

* یادداشت زیبای محسن بر این فیلم رو اینجا بخونین.

نظرات 13 + ارسال نظر
سحر یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 17:51 http://acnc.mihanblog.com/

این فیلم عاااااااااااااالی بود ..مخصوصا بازی ساره بیات و شهاب حسینی ..

به نظر من بازی ها به ترتیب اینان:

شهاب حسینی
پیمان معادی
ساره بیات
قاضی
سارینا فرهادی
بابای نادر
لیلا حاتمی

محسن شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 19:16 http://filmamoon.blogsky.com

پس چرا دفعه ی دومو نمی ری؟

می خواستیم با مامان اینا بریم که اونا چند شب پیش خودشون سئانس نصفه شبو رفتن. چند نفر دیگه رو داریم که از راه بدر کنیم ببریمشون.

عمویی دیگر چهارشنبه 17 فروردین 1390 ساعت 14:44

تاکیدت بر دیدن فیلم تو سینما واسه من برعکسه . فیلم درباره ی ال رو تو سینما دیدم . چندوقت پیش کانال cnbc ترکیه درباره ی الی رو گذاشته بود .کیفیت فیلم وحشتناک بود واقعا ارزش فیلم پیش من خیلی بالا رفت . به نظرم فیلما تو سینمای ایران میخوره تو سرشون به جای ارتقا

ممکنه کیفیت صدا و تصویر خیلی از سالن های ما بد باشه، اما وقتی از یه فیلم (یا هر اثر هنری دیگه ای) خوشمون میاد بهتره ازش حمایت هم بکنیم.

تماشای فیلم از یه کانال ترکی هیچ سودی برای سازندگانش نداره، اما وقتی می ریم سینما و بلیت می خریم داریم بطور مستقیم از کسانی که کارشون رو می پسندیم حمایت می کنیم.

تاکید من برای تماشای این فیلم توی سینما دقیقا به همین خاطره و گر نه فیلم هایی مثل دامادی به نام صفر رو حتی از بقالی هم نباید خرید!

محسن سه‌شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 12:28 http://filmamoon.blogsky.com

یادت نمی اد چون نبود.
من دارم می نویسمش. تو هم بنویس. همه بنویسند. ولی بعد از دیدن دوباره.
من اصلن شاید از نظر تکنیکی ننویسم. نوستالژیک بنویسم.

شما بنویسین که من دیگه عمرن بنویسم...

بهترین کار همینه که نوستالژیک بنویسین، چون تکنیکی باشه که همش می شه بازی ها عالیه و فیلمبرداری فوق العاده اس و تدوین محشره و این حرفها!

نیره دوشنبه 15 فروردین 1390 ساعت 21:29 http://www.bahareman.blogsky.com/

امشب هم گیر مهمان ها افتادم و نشد برم ببینمش... ننویسید تا من برم ببینم...!!! خیلی خودخواهم؟ خیلی؟ ........ یعنی این قدر زیاد؟!!!

انقدر که نه... ولی خب!

به هر حال فکر کنم محسن زودتر از من درباره اش بنویسد، چون حداقل سه بار از من جلوتر است.

محسن دوشنبه 15 فروردین 1390 ساعت 12:51 http://filmamoon.blogsky.com

والله بابام جا دروغ چرا؟‌تا قبر آآآآ. ما خودمان که چار بار این فیلم را دیدیم این نما رو ندیدیم. عسک نمایشیه. شاید اصغر بعدها گفته باشه با خودش که کاش اینم گرفته بودم. شایدم از فیلم دراومده. اگه شما بار دیگه فیلمو دیدین و دیدین که این توشه بگید که دوباره بریم و ببینیم. (((:

منم این نما رو یادم نمیاد ولی نمای قشنگیه.

پیام جلیلوند دوشنبه 15 فروردین 1390 ساعت 11:27

سلام آقا حسام
یه سر هم به وبلاگ خاطره های سفرت بزن
جواب نظرم و لطفا بده. راستی من تو فیس بوک هم حساب دارم اگه شما هم هستی خوشحال می شم ثبتت کنم. راستی من هنوز جدایی نادر از سیمین رو ندیدم و با دوستم رفتیم اخراجی ها رو دیدیم که حسابی پشیمان شدم. فیلم خیلی سطحی بود.خدا کنه سینما فیلمو نبره که ما هم بتونیم ببینیمش
payame Jalilevand

سلام.
بخش نظرات وبلاگ سفرنامه ام که بسته اس. حتما برام پیام مسقیم فرستادی. چشم. حتما می خونم و جواب می دم.
ما که از همون اخراجی های ۱ به بعد تحریمش کردیم. قسمت دومش رو هم ندیدیم چه برسه به سوم.
به نظرم بهتره قبل از اینکه فیلمی رو برای دیدن (اونم تو سینما) انتخاب کنی راجع بهش یه تحقیقی بکنی ببینی کی ساخته، با چه هدفی ساخته و چه کسانی ازش حمایت می کنن.
حالا برای اینکه جبرانش کنی جدایی نادر از سیمین رو ۳ بار ببین!

روزبه یکشنبه 14 فروردین 1390 ساعت 23:51 http://hazrat-eshgh.blogsky.com

به سلامتی...
حتمن بنویس.
میگم این تصویر تو فیلمم هست یا تنها یک عکسه؟

حتما.

فکر نکنم دقیقا کادر دوربین هم همین باشه. این از زاویه دید عکاس بوده. واجب شد زودتر یه بار دیگه ببینم!

محسن شنبه 13 فروردین 1390 ساعت 11:32 http://filmamoon.blogsky.com

ما خودمون اصغر رو میزاریم روی سرمون.

واقعا!

حمیدرضا پنج‌شنبه 11 فروردین 1390 ساعت 22:07

من که هنوز این فیلم رو ندیدم.دارم با خودم کلنجار میرم که فردا برم ببینمش یا نه.اخه من الان 12 سالی هست که سینما نرفتم .دقیقا بعد از اینکه فیلم قرمزو تو سینما دیدم.اون زمان 12سلم بود.ولی دیگه به خودم قول دادم که پامو تو سینما نزارم.تا الانم رو حرفم بودم.ولی الان دیگه وقتشه برم این فیلمو ببینم.اینطور که ازش تعریف میکنید باید شاهکار باشه.راستی یک نکته جالب اینکه این فیلم توی سایت imdbمقام چهارم تو بهترین درامها رو داره.با رتبه 9.3.البته وقتی رای دهندگان رو میبینی میفهمی که این رتبه زیاد منطقی نیست.ولی این به من این نویدو میده که سلیقه نسل جوان داره عوض میشه و این راهو برای ساخت این سبک فیلمها باز میکنه و این منو خوشحال میکنه.

حتما اینکارو بکن و فیلم رو توی سینما ببین. خود من هم از درباره الی (پارسال) تابحال سینما نرفته بودم و شاید همین سالی یک یا دو فیلم رو توی سینما می بینم.

رتبه imdb هم زیاد معتبر نیست. فیلم خود من تا مدتها تو بهترین فیلم های کوتاه دوم بود با 9.5 اما با 9 رای! یعنی حتی از فیلم های کوتاه پیکسار هم جلوتر بود! باید شکل رتبه بندی رو طوری عوض کنن که تعداد رای ها در رتبه موثر باشه. مثلا فیلمی که با صدهزار رای دهنده می گیره 8 باید یه فرقی داشته باشه با فیلمی که با 300 رای گرفته 9

عمویی دیگر پنج‌شنبه 11 فروردین 1390 ساعت 13:07

فقط اینکه اون تصادف رو پنهان کرده بود به نظرم ضعف بزرگی بود

پنهان که نکرده بود. به سبک ساختار غیرخطی بخشی از ماجرا رو جای دیگه ای نشون داد. وقتی از بیرون رفتن مستخدم با اون عجله و استرس به سکانس بازی فوتبال دستی کات خورد می دونستیم که در این بین اتفاقی افتاده که فعلا قرار نیست ببینیم.

از طرف دیگه، در اینجور داستان ها به دو شکل می شه ماجرا رو پیش برد. یکی اینکه بیننده دانای کل باشه و از تمام حوادث مطلع باشه و نسبت به کاراکترها آگاهی بیشتری داشته باشه. دوم اینکه بیننده همراه با کاراکترها پیش بره و همزمان با شخصیت های داستان از ماجراها اطلاع پیدا کنه.

اصغر فرهادی به نظر من به درستی شیوه دوم رو انتخاب کرد تا ما هم همراه با خود کاراکترها نسبت به چیزهایی که می بینیم و می شنویم عکس العمل نشون بدیم.

محسن چهارشنبه 10 فروردین 1390 ساعت 22:45 http://filmamoon.blogsky.com

سالها بود که فیلمی را چند بار ندیده بودم. آن هم در سینما.
حرفت درسته. سینما یعنی جدایی نادر از سیمین.
از این که در این حال و روزی که هستیم، سینمایی مطرح در سطح جهان داریم خیلی آرامش دارم.
عباس، اصغر، داریوش، مسعود ...... و جعفر.

وقتی یادم میفته فرهادی این فیلم رو با چه مشکلاتی ساخته و وقتی فکر می کنم وسط کار پروانه ساختش رو باطل کردن و توی کارش وقفه انداختن دلم به حال سینمامون می سوزه...

اگر کارگردانی مثل اصغر فرهادی توی هر کشوری بود به خدا می ذاشتنش روی سرشون، همه جوره باهاش همکاری می کردن و امکانات در اختیارش می ذاشتن.

:D چهارشنبه 10 فروردین 1390 ساعت 16:22

D:

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد