پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

فیلم سفارشی

چند سال پیش نشسته بودیم توی کانون فیلم دانشگاه و بحث می کردیم سر اینکه آیا ساختن فیلم های سفارشی کار درستیه یا نه؟

کسانی که طرفدار قضیه بودن می گفتن وقتی سازمانی یا شخصی  نیاز به فیلم خاصی داره و حاضره بابتش پول خوبی هم بده، چرا کار نکنیم؟ مثلاً مگه "نان، عشق و موتور هزار" فیلم بدیه؟ یا "فرش باد"؟

نظر مخالفان سفارشی سازی، که سردسته شون هم خودم بودم، این بود که اگر کسی واقعاً هنرمنده نباید هیچ محدوده یا چارچوبی برای افکارش در نظر بگیره و خودشو مقید کنه به اینکه اهداف تبلیغی سازمان دیگه ای رو اجرا کنه...

حرف های اون روز ما درحد بحث های دانشجویی باقی موند و فراموش شد...

چند روز پیش که نشسته بودم داشتم به یه فیلم داستانی تبلیغاتی فکر می کردم برای شرکت برق یاد اون روز افتادم...

بعد یاد فیلم سفارشی که برای جهاد خودکفایی صدا و سیما ساختم... بعد یاد کلیپی که برای جشنوارۀ تئاتر فجر آماده کردم... بعد کار سفارشی کانون پرورش... بعد...

خب، مگه نمی گن تنها احمق هان که هیچوقت نظرشون عوض نمی شه؟!

نظرات 10 + ارسال نظر
همون شنبه 10 مهر 1389 ساعت 22:49

اگه بهت بگن یه فیلم سفارشی برای خاتمی بساز چیکار میکنی؟
سفارشی ۲ نوع داریم...سفارشی دل بخواهی...سفارشی دل نخواهی...D:

اون که فرق می کنه...

توی اولین فیلم کوتاهم بالای وایت بورد کلاس عکس بزرگ خاتمی رو چسبوندیم بجای عکس... . بعد رئیس معاونت فرهنگی گیر داد چرا عکس توی قاب رو عوض کردین؟ کجا دیدین توی کلاس عکس رئیس جمهور رو بزنن تو کلاس؟!... ولی در نهایت مجوز پخش گرفتیم براش.

محمد شنبه 10 مهر 1389 ساعت 15:04 http://mohamed.blogsky.com/

به نظرت حاتمی کیا سفارشی میساخت یا دغدغه ی خودش بود؟

فیلمنامه مال خودش بود اما بخاطر جور شدن سرمایه، ناچار شد بره سراغ اسپانسر که بعد اونها شروع کردن به دخالت.

هادی جمعه 9 مهر 1389 ساعت 21:17 http://playtime.blogsky.com

حالا سوژه سفارشی به نظر من قابل تحمله اونایی که آدم سفارشی بهشون تحمیل میشه چی باید بکشن ..

اونکه دیگه وحشتناکه، می شه یه چیزی مثل فیلم وقتی همه خوابیم (بهرام بیضایی)

محسن جمعه 9 مهر 1389 ساعت 16:15 http://filmamoon.blogsky.com

برای بزرگداشت دو تن از نام آورترین های جهان سینمای جهان به این جا بیایید و برای هر یک یک دقیقه سکوت کنید. یا فاتحه بخوانید. یا هرکار دیگری که در این مواقع می کنید، بکنید. فقط بیایید و آن ها را ببیند.
http://filmamoon.blogsky.com/1389/07/09/post-195/

محسن جمعه 9 مهر 1389 ساعت 16:11 http://filmamoon.blogsky.com

نع.

محسن جمعه 9 مهر 1389 ساعت 13:45 http://filmamoon.blogsky.com

اصلن به اون کارای هالیوود میگن کار حرفه ای.
آی که این واژه حرفه ای چقدر قشنگه و چه بار معنایی زیادی داره.

حرفه ای... چیزی که این روزها به هیچ عنوان در سینمای ایران وجود نداره.

خوندین نامه شمقدری رو؟ بیانیه سیدمحمد حسینی رو؟

محسن جمعه 9 مهر 1389 ساعت 00:22 http://filmamoon.blogsky.com

خب بهتره که سفارشو بگیرن بعدشم نسازنش. حلقه های خالی بهشون بدن اونام بزارن توی انبار.
یکی از این فیلما دیدم که یه گوشی بود. توی اوج هیجان انگیزناک فیلم وقی گوشی زنگ میزد فیلم کات میشد روی گوشی. تو ام فکر میکردی که باید چی ببینی؟
ببینم راستی به نظرت توی فیلم جیمز باندم همین قضیه نبود؟ خیلی روی گوشی تاکید کرده بود. حالا که گفتی دارم بهش فک میکنم.

در فیلم های خارجی اسپانسرها یا کسانی که پول دادن بابت تبلیغ شدن توی یه فیلم انقدر زیرکانه پنهان می شن که اصلا متوجه نمی شی اما تاثیرشو می ذاره. مثل همین گوشی ها توی جیمز باند که گفتین. یا مثلا تاکید روی مارک خاصی از سیگار، نوشابه، رستوران یا حتی ماشین.

محسن پنج‌شنبه 8 مهر 1389 ساعت 09:55 http://after23.blogsky.com

تازشم یادم رفت بنویسم که مثلن آقای موساییان یک فیلم تبلیغاتی برای کمر بند ایمنی درست کرد با ترانه برای صدا و سیمان. خداییش شاید یکی از بهترین فیلما در این زمینه بود ولی صدا و سیمان کماکان اون فیلمای درپیتی دیگه رو پخش میکنه.

چند هفته پیش چند تا از مدیران صدا و سیما طرحی دادن درباره ساخت یه فیلم درباره ترور تخیلی پوتین وقتی برای مذاکرات سعدآباد اومده بود تهرون. فیلمنامه نوشته شد، پیش تولید انجام شد، بازیگرها مشخص شدن... یهو یه روز صبح اومدن گفتن نه، نسازین! بیاین پولتونو بگیرین تسویه کنین... به همین سادگی! طرح هایی هم هست که به سفارش خودشون ساخته می شه، کلی هم هزینه اش می شه، اما سالها تو آرشیو خاک می خوره و هیچوقت پخش نمی شه... نمی دونم واقعا چرا.

محسن پنج‌شنبه 8 مهر 1389 ساعت 09:52 http://after23.blogsky.com

اصلن اگه کسی نظرش همیشه یکی باشه و عوض نشه بهش میگن دگم. مگه میشه آدم نظرش عوض نشه. مهم اینه که چیزی که میسازه نهایت سعیشو بکنه که کار هنرییی هم از توش در بیاد. یعنی همین که سفارشیه فک نکنه میتونه درپیتی هم باشه. اصلن سفارشی که در پیتی نیست که. یک نفر یک چیزی می خواد خودش نمی تونه بسازه. خب میدتش به یکی دیگه. اگه من میدونستم که اون وختا این نظرو داشتی حتمن باهات کل کل کرده بودم.

آخه موضوع اینه که وقتی کسی سفارش ساخت سوژه یا پیام خاصی رو می ده خودشم از اول تا آخر سر صحنه هست و مدام نظر می ده. مثل فیلم به نام پدر (حاتمی کیا) که یه اسپانسر داشت (یکی از برندهای موبایل) مدام می گفت وقتی پرویز پرستویی موبایلش رو درمیاره باید ازش یه اینسرت پنج ثانیه ای هم بگیری... دست آخر حاتمی کیا کفری شد زد از صحنه بیرونشون کرد اونام پولشونو پس گرفتن و شکایت کردن و ...!

محمد چهارشنبه 7 مهر 1389 ساعت 18:09 http://mohamed.blogsky.com/

خب فیلمای سفارشی به نظر من همشون مثل هم نیستن.مثلا فیلمای سفارشی اقتصادی یا آموزشی و تو این راسته که پول خوبی هم داشته باشه خیییلی هم مهیج و قابل دفاعه ولی مثلا فیلم سفارشی سیاسی که توش هنرمند مجبور باشه به دروغ و بر خلاف نظرش سفارش قدرت رو بسازه به نظرم خیانت هنرمنده!چون تاثیر گذاره. موندگاره.بعدن میشه جزو تاریخ اون دوره و بهش استناد میکنن.
هر نوع هنرمند سفارشی ساز سیاسی تحریفگر تاریخه.مگه اینکه واااقعا چیزی رو که خودش درک میکنه بسازه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد