پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

یادداشتی کوتاه بر سه فیلم ایرانی

این چند روز تعطیلی رفتیم شمال و فرصتی دست داد تا سه فیلم ایرانی (که اگه می مردم توی سینما نمی دیدم) رو ببینم.

"پستچی سه بار در نمی زند" قراره ترسناک باشه با سه داستان متصل به هم و روایتی چند لایه اما کاراکترهایی مشترک. با اینکه کارگردان (حسن فتحی) بازیگران خوبی رو جمع کرده (فروتن، باران کوثری، علی نصیریان، پانته آ بهرام،...) اما با یکی از بدترین فیلم های این ژانر طرفیم. انواع دیالوگ های عجیب و غریب و اصطلاحاتی که فقط توی فرهنگ لغات پیدا می شه از دهن بازیگران بیرون میاد و تمام کاراکترها اصرار دارن کل زندگینامه شون رو از پنج سالگی تا حالا برامون تعریف کنن! پایان فیلم هم واقعاً مزخرفه. شنیدم همین کارگردان فیلمی ساخته به اسم "کیفر" که سال آینده اکران می شه و ظاهراً خیلی خوش ساخت دراومده... منکه باورم نمی شه. راستی این دیالوگ رو جایی محمدرضا فروتن گفت که با اینکه کاملاً بی ربط بود اما به خودی خود جالبه: "به ما انقدر آش داغ دادن که فالوده هم می بینیم اول فوت می کنیم"!!!

"بیست" (عبدالرضا کاهانی) یکی از بهترین فیلم های ایرانی سال های اخیره که علاوه بر فیلمنامۀ عالی و شخصیت پردازی فوق العاده، بازی های خیلی خوبی هم داره. به نظر من مهمترین نقطه قوت این فیلم اصرار کارگردان به "نشون دادن" هست تا "تعریف کردن". علیرضا خمسه بهترین بازی زندگیش رو انجام داده و حبیب رضایی بهتر از آژانس شیشه ای دیده می شه. به نظر من تنها نقطه ضعف فیلم پایانشه که به شدت قابل پیش بینیه و ای کاش طور دیگه ای تموم می شد.

از "توکیو بدون توقف" (سعید عالم زاده) توقع زیادی نداشتم و در همین حد سرگرم کردن یه عده آدم به شدت بیکار اونهم ساعت یک شب به خوبی ماموریتش رو انجام داد. یه فیلم کمدی موقعیت اسلپ استیک (بزن بکوب) با بازی نه چندان خوب مهران مدیری. اصلاً نمی دونم چرا مهران مدیری در نقش های سینمایی انقدر ضعیف ظاهر می شه.

خواستیم "کتاب قانون" رو هم ببینیم که دیگه وقت نشد. ایشالله تعطیلات بعدی!

نظرات 19 + ارسال نظر
فرشته دوشنبه 10 اسفند 1388 ساعت 11:07

بابا این رفیقت عشق فیلم ایرانیه !!!
تا ساعت 11 و نیم همیشه تلوزیون برنامه داره بعد از اون فیلم ایرانی می بینیم

تمام سریالهای چرت و پرت و دانلوود میکنه منم محکوم به دیدنم !!! هر چی فیلم توی پرشین هاب و پراوود هست ما دانلوود کردیم دیدیم ... ببین چقدر عمرمون هدر رفته!!!

شما اینجا بودین کمتر از اینا فیلم ایرانی تماشا می کردین انگار!

احسان رو یه کم ببرش بیرون چهار تا فیلم خارجی نشونش بده شاید سطح سلیقه اش بیاد بالا!

هادی جمعه 7 اسفند 1388 ساعت 01:02 http://playtime.blogsky.com

من هم تازه فیلم پستچی رو دیدم و یه مطلبی راجع بهش تو وبلاگ نوشتم..

فرشته دوشنبه 3 اسفند 1388 ساعت 12:53

اکثرا نصفه میبینیم ... ول می کنیم فیلم ستاره بود رو هم نصفه دیدیم

فیلم های فریدون جیرانی رو اصلا نباید دید، حتی نصفه!

فرشته یکشنبه 2 اسفند 1388 ساعت 05:03

دیر گفتی دیدیم !!! چقدر آشغال بود از اون چرت تر خاندان سیبیلیان است

یعنی ۲ ساعت از زندگیتون به معنای واقعی کلمه از بین رفت!

محمد شنبه 1 اسفند 1388 ساعت 13:35 http://mohamed.blogsky.com/

توکیو بدون توقف رو فقط دیدم. اصلا هم خوشم نیومد.
فیلمای ایرانی زیادی هستن که دوسشون دارم ... فکرش رو نمیکردم تو تعطیلات فیلم ایرانی ببینی. )

شهرستان بودیم facility نداشتیم دیگه مجبور شدیم!

تینا شنبه 1 اسفند 1388 ساعت 10:16 http://redlife.blogsky.com/

اون رو هم دیدم ....اگه از اول کمدی می ساختن بیشتر فروش می کرد.

واقعا!

هادی جمعه 30 بهمن 1388 ساعت 18:04 http://playtime.blogsky.com

من واسه مازیار میری متاسف شدم وبرای خودم که کلی روش حساب کرده بودم که یه کارگردان جوان خوب دیگه داره قد میکشه.
اما کتاب قانون واقعا ناامیدم کرد.
http://playtime.blogsky.com/1388/11/28/post-47/
اینجایه رویو(نه نقد)براش تو وبلاگم نوشتم.
منتقریبا هر روز یه فیلم میبینم و نظرم رو تو چند خط مینویسم.
خوشحال میشم دوستان دیگه هم نظر بدن

من هنوز ندیدم این فیلمو اما اغلب کسانی که دیدن همین نظر رو دارن.

الان هم میام سراغ وبلاگ شما!

تینا جمعه 30 بهمن 1388 ساعت 12:39 http://redlife.blogsky.com

((بیست)) رو دوست داشتم ولی(( پستچی...))در حد امشب شب مهتابه مزخرف بود . نمی دونم چرا کارگردان های ایرانی فکر می کنند تا تمام افکت های ترسناک رو در فیلم بکار نبرن فیلم ترسناک نمیشه .باغ و مه ...ورود به خونه ای که برق نداره از اون طرف بیرون داره رعد و برق می زنه صدای بازشدن در و گریه ی بچه هم که دیگه اخرشه..
به نظر من توی فیلم های ایرانی ((خوابگاه دختران)) تنها فیلم ترسناکی که خو ب ساخته شده و بقیه بیشتر کمدین تا ترسناک...

پس پارک وی رو ندیدی! اونکه اصلا یه کمدی تمام معناست!

احسان جمعه 30 بهمن 1388 ساعت 05:53

اومدم بگم ما شب مهتابه رو هم دیدیم و کلی بعدش گلاب به روتون رفتیم توالت!
در ضمن فیلم کتاب قانون هم دیده شد به سلامتی!! محتوا قشنگ بود اما باز هم کارگردانی ضعیف.

فکر کنم شما اونجا بیشتر از فیلم فرنگی فیلم ایرانی تماشا می کنین... می گن آدم هر چی که بهش دسترسی نداره رو بیشتر می طلبه همینه.

محسن جمعه 30 بهمن 1388 ساعت 00:38

انگاری فاکس موویز مراسم اسکار رو پخش میکنه.

مثل پارسال.

محسن جمعه 30 بهمن 1388 ساعت 00:37 http://filmamoon.blogsky.com

خیر سرش این عکس تبلیغاتیه؟ با این عکس که آدم فراری میشه از دیدن فیلم. کاش لااقل توی لنز دوربین نگاه نمی کردن.

دیگه از روی طرز عکس گرفتنشون ساختار فیلم رو هم حدس بزنین خودتون!

سونیا پنج‌شنبه 29 بهمن 1388 ساعت 15:18 http://www.allalone.blogsky.com

بیست را دوست داشتم ولی آخرش مزخرف بود آخه کسی که ناراحتی روانی داره که با نخوردن قرصاش نمی میره!
پستچی سه بار در نمی زند را هم دوست داشتم ، همشون خوب بازی کرده بودند به نظرم به خصوص امیر جعفری!:دی البته سال های فیلمه درست نبود به نظرم! یعنی اگه حساب می کردی باباهه سنش حدود ۸۰ اینا در میومد!!
ترسناکم نبود اصلا ولی دوسش داشتم چون ارتباط بین سه دوره مختلف را خوب نشون می داد.
توکیو بدون توقف را هم خیلی وقت پیش دیدم ، یادم نیست چی بود دقیقاْ!

درباره بازی های پستچی باهات موافقم. امیر جعفری خیلی خوب بازی کرده بود، کلا ازش خوشم میاد البته. درباره زمان فیلم هم انگار حق با توئه، من حساب نکردم، یعنی بعد از فیلم دیگه اصلا بهش فکر نکردم!

توکیو بدون توقف هم داستان یه برادر غیرتیه که نمی ذاره خواهرش ازدواج کنه. بعد یکی با شیشه نوشابه می زنه تو سرش می تونه فکر بقیه رو بخونه...

فرشته پنج‌شنبه 29 بهمن 1388 ساعت 14:14 http://freshblog.blogsky.com/

اتفاقا دانلود فیلم ایرانی و دیدن اونها خیلی حال می ده باوووووووووور نمی کنی اگر بهت بگم چقدر فیلم ایرانی دانلود می کنیم و سریال ها و ... رو میبینیم بعد تازه با دوستان مبادله فیلم ایرانی هم می کنیم !!! خیلی می طلبه ... حالا ایشاءالله سرت میآد میفهمی. آدم یجورایی احساس می کنه لازم داری یذره ایرونی بشنوی و ...

دیروز فیلم اواز گنجشک ها رو دیدم ... داستانش تکراری بود ... مجید مجیدی ... ولی بد نبود. تیکه های قشنگ داشت.
فیلم ایرانی خیلی زیاد دیدم توی این مدت و از " خواب زمستانی " و " درباره الی " از همه شون بیشتر خوشم اومد و فیلم " به همین سادگی هم خیلی بد تموم شد!

در مورد فیلم ایرانی زیاد بنویس و نقد کن ... خیلی دوست دارم .

والله فیلم ایرانی که ما زیاد نمی بینیم، ولی باشه درباره اونهایی که ببینیم می نویسم.

فقط حواست باشه امشب شب مهتابه رو نبین!!!

محسن پنج‌شنبه 29 بهمن 1388 ساعت 00:50 http://filmamoon.blogsky.com

راستی یادم رفت بنویسم که تعداد دفعاتی که من فرانتیک رو دیدم هنوز یک رقمیه. یعنی من خیلی عقبم؟

نه، من به دلایلی نامعلوم زیادی از این فیلم خوشم میاد. شاید چون از اولین فیلم های خیلی خوبی بوده که دیده ام.

محسن پنج‌شنبه 29 بهمن 1388 ساعت 00:49 http://filmamoon.blogsky.com

این عکسی که اینجا گذاشتی توی فیلم بود یا عکاس فیلم هویجوری یادگاری گرفته؟

یادگاری که نه، بهشون می گن عکس تبلیغاتی.

احسان چهارشنبه 28 بهمن 1388 ساعت 05:57

فقط پستچی سه بار در نمیزند رو دیدم.... راستش تیکه های ترسناک خوب توش داشت اما به هم خوب وصل نشده بود. در ضمن این کار فتحیه که همش قلمبه سلمبه حرف بزنن تو فیلماش.

این همه خرج کردیم فرستادیمت استرالیا باز هم از اینجور فیلم ها نگاه می کنی؟! بابا یه کم civilize بشو!

اگه تونستی فیلم بیست رو ببین، فکر کنم خوشتون میاد.

کوروموزوم نامعلوم سه‌شنبه 27 بهمن 1388 ساعت 19:19

توکیو بدون توقف؟همونی که مال خیلی ساله پیشه؟فکر کنم من اینو تو سینما دیدم اما هیچ یادم نمیاد موضوعشو.
پستچی سه بار در نمیزندو اما دوست نداشتم فقط چون کلا پانته آ بهرامو دوست دارم خوب طبعا اینجا هم دوست داشتم قسمتهایی رو که بازی کرده بود و شیطونی میکردو.ولی به شدت حرصم در میومد از حرفای مسخره ی باران کوثری.

جالبه هیچکی از این باران کوثری خوشش نمیاد اما بازم سالی سه چهار تا فیلم بازی می کنه! این دختر از بچگی همینقدر پررو بود... یه بار اومده بودن خونه ما برای فیلمبرداری، از اول تا آخر شیطنت می کرد مامانش هم هیچی بهش نمی گفت، اونم فکر می کرد حالا چون چهار تا فیلم بازی کرده می تونه هر کاری دلش خواست بکنه.

aavin سه‌شنبه 27 بهمن 1388 ساعت 14:21 http://persiarome.blogspot.com/

Salam hesam aziz..blog maro ferestdand hava!..a list peicandhat pak kon..adres jadid:
ine....

دیدم اتفاقا! اینا حتی نمی تونن حرف های منطقی یه آدم رو از کیلومترها دورتر تحمل کنن...

آدرست رو اصلاح کردم.

ر و ز ب ه سه‌شنبه 27 بهمن 1388 ساعت 11:52

امیدوارم خوش گذشته باشه!

دو تا از فیلم هایی که گفتین رو دیدم.
بیست و کتاب قانون.
کتاب قانون بر خلاف بیست آن چنان به دل من ننشت.
درست یادم نمی یاد ولی چند سال پیش فیلمی تقریبن به شمایل کتاب قانون اومده بود بیرون.
حاج شریفی نیا هم بازی می کرد.
ولی خوب این کتاب قانون کمی تفاوت داره. شاید اونم برای بازی های خوب و روان توی فیلم بود. به ویژه خانواده رخمان!

خمسه با این حال یه دست بود خیلی خوب از پس این بازی براومد. به ویژه سکانس های جنگ و دعوا !!

در مورد پایان بندی سخن گفتید. راستی چرا این همه فیلم های ایرانی تو پایان بندی ضعیف هستند و لتگ می زنند؟
همیشه اون چیزی میشه که یا از همون نخست فیلم به ذهنت می رسه و یا کمینه تو وسطای فیلم به ذهنت می رسه!
این چالشی که فیلم های ایرانی دارند از فیلمنامه هست یا کارگردان ؟!

برای نمونه کسانی که پایان "وفتی همه خوابیم" رو دیده بودن کلی ذوق زده بودن! چون به ذهن کمترشون خورده بود!

اون گوشه دیدم frantic رو باز هم دیدین!
راسته که این فیلم یه جورایی بر اساس رخدادی که برای خانوم پلانسکی پیش اومد ساخته شده؟
منظورم همون قضیه کشته شده پس از فیلم رزماری؟

من فکر می کنم مشکل از فیلمنامه نویس هاس که وقتی سوژه ای به ذهنشون می رسه می خوان فوری بنویسن و با یکی دو بار بازنویسی می رسن به نسخه نهایی.

از اونجا که اغلب فیلمنامه نویس ها کارگردان هم هستن، دلشون می خواد در کوتاهترین زمان ممکن ایده رو به تصویر تبدیل کنن، برای همین کمترین زمان رو روی فیلمنامه می ذارن.

داستان Frantic شباهت زیادی داره با حادثه واقعی که برای همسر رومن پولانسکی رخ داد، این فیلم با الهام از همون حوادث ساخته شده که انصافا خیلی خوش ساخته.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد