پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

مباحث تئوریک: طراحی لباس

طراحی لباس برای بازیگران از کارهای به ظاهر ساده ایه که اگر به درستی صورت بگیره می تونه تاثیر تصاویر رو چندین برابر کنه.

به سلامتی در سینمای ایران اصلاً از طراحی لباس خبری نیست و خودم بارها سر صحنه شاهد بودم که طراح لباس به بازیگر می گه "برای فردا اگه بلوز قرمز و شلوار مشکی داری با خودت بیار"! برای فیلم و سریال های قدیمی هم یه انبار لباس هست توی صدا و سیما که تمام تهیه کننده ها یه راست میرن سراغش.

در هالیوود، یکی از کسانی که کارش رو تقریباً همزمان با کارگردان شروع می کنه طراح لباسه که باید با توجه به فیلمنامه و روح غالب در هر سکانس، متناسب با کاراکتر، فضا و رنگ صحنه لباس ها رو طراحی کنه. برای اینکار جلسات متعددی با طراح صحنه و فیلمبردار برگزار می شه تا با همفکری (که باز هم در ایران ازش خبری نیست!) به بهترین نتیجه برسن.

در سال های قبل آکادمی اسکار ثابت کرده علاقۀ خاصی به طراحی لباس های دوران گذشته داره و برندگان چند دورۀ اخیر اسکار اغلب فیلم هایی بودن که داستانشون بین قرن ۱۶ تا اواسط قرن بیستم می گذره.

Eyes Wide Shutدر این بین بعضی لباس ها واقعاً به یادماندنی هستن و هر وقت یاد فیلم می افتیم لباس بازیگران رو به وضوح کامل به یاد میاریم. مگه می شه آدم فیلم Eyes Wide Shut رو ببینه و لباسی که برای اون مراسم خاص طراحی شده بود به خاطر نسپاره؟ یا لباس های فیلم Crouching Tiger, Hidden Dragon؟ یا Star Wars؟

همونطور که کفاش ها معتقدن از روی کفش هر کس می شه به شخصیتش پی برد، طراحان لباس هم اعتقاد دارن از روی لباسی که هر فرد به تن می کنه می تونیم با نکات کلیدی شخصیتش آشنا بشیم. با مطالعۀ دقیق لباس و شخصیت هزاران نفر، دیتابیس کاملی از اطلاعات رابطۀ بین شخصیت و لباس بدست میاد و کاری که طراحان لباس فیلم انجام می دن مهندسی معکوس همین قضیه اس. یعنی با تلاش در شناخت شخصیت کاراکتر موجود در فیلم، سعی می کنن به سلیقه و نحوۀ لباس پوشیدنش نزدیک بشن.

برای مثال به لباس های سوئینی تاد دقت کنیم که با چه ظاهری وارد لندن می شه و با چه لباس هایی کار می کنه. یا لباس هایی که "می" و "الن" در فیلم "عصر معصومیت" به تن می کنن.

در جامعۀ ایران – که طراحی لباس مفهوم چندانی نداره و رنگ غالب مردم خیابون های ما مشکی، خاکستری و قهوه ای هست – نیاز چندانی به طراحی لباس برای فیلم ها هم احساس نمی شه، اما امیدوارم به هر حال این رویه تغییر کنه و شاهد طراحی لباس های حرفه ای برای فیلم ها باشیم.

نظرات 9 + ارسال نظر
رضا شنبه 21 دی 1392 ساعت 01:14

در طراحی لباس،رنگ،دکور وفضای کل فیلم در رابطه با موضوع یک همسطی وجود داره و ان کاملا مورد پسند است

ر و ز ب ه دوشنبه 11 آبان 1388 ساعت 00:32 http://hazrat-eshgh.com

شاید زیاد برای شما جالب نباشه و شاید هم به شوند این باشه که من مانند شما به این چیزها زیاد توجه نمی کنم ولی خوب یکی از فیلم هایی که خوب یادم می یاد تو این بخش..

فیلم پرتغال کوکی کوبریک هست..
لباس های پسر (الکس بود نامش ؟) همیشه یادمه!
چرا.. نمی دونم.. ولی خوب خیلی جالب و زیبا بود برام و خیلی باهاش ارتباط برقرار می کردم.

اتفاقا طراحی لباس پرتقال کوکی یکی از بهترین های تاریخ سینماست که هر کس با یکبار دیدن این فیلم، برای همیشه یادش می مونه.

موضوع طراحی لباس هم اصلا چیزی نیست که آنچنان به چشم بیاد. طراحی لباس خوب اونیه که دیده نشه و فقط تاثیرش به بیننده منتقل بشه.

جی جی یکشنبه 10 آبان 1388 ساعت 16:01

من که میگم سینمای ما به دلیل بعضی مسایل که خودت میدونی هیچ وقت حرفه ای و جهانی نمیشه.برای همین دیگه بحث طراحی لباس و... میشه خرج اضافی یا به قول بچه ها گفتنی سوسول بازی...فقط ممکنه در سینمای معناگرا یه چیزی بشیم که اونم با دو دست لباس مشکی و کهنه کارش راه میفته.البته سینمای جنگی هم هست که یه کم خرجش بالاست.جومونگ هم که جای خود دارد...

من هم به شخصه آینده روشنی برای سینمای ایران نمی بینم. خصوصا که اغلب تولیدات ما داره می ره به سمت فیلم های کمدی/عشقی سبک. تا وقتی جواد رضویان و شفییعی جم و گلزار و... هستن دیگه نیازی به ایده نو برای تولید نیست.
موضوع دیگه اینه که ما الان به اندازه بیست سی سال از سینمای غرب عقبیم و بعید می دونم هیچوقت بتونیم این حفره بزرگ رو جبران کنیم.

پت شنبه 9 آبان 1388 ساعت 22:21 http://iampat.keykoja.com

ااااااااااااااه چه خبره این قدر کامنت می‌زاری!! اگه 2 کلمه حرف حساب داری بزن وگرنه ساکت بشین یک گوشه
(سوء تفاهم نشه با خودم هستم)

:)

پت شنبه 9 آبان 1388 ساعت 22:19 http://iampat.keykoja.com

من خیلی توی کف این
Crouching Tiger, Hidden Dragon
هستم

ما نیز چنین!

پت شنبه 9 آبان 1388 ساعت 22:18 http://iampat.keykoja.com

من با دو نفر کار کردم که خیلی روی لباس تاکید می‌کردند. یکی توی ایران بود و دومی هم کسی است که تازه کارم را باهاش شروع کرده‌ام. هر دو به نحوه‌ی لباس پوشیدن زیر عمله‌هاشون (دانشجوهاشون) دقت می‌کردند و حساس بودند.
توی ایران اوایل زیاد توجه نمی‌کردم ولی به تدریج دیدم که ظریف ترین نکات توی لباس می‌تواند تاثیر زیادی روی کسی که آن طرف میز نشسته و داره باهات در مورد پروژه و قرارداد حرف می‌زنه! من رسما تصمیم دارم که یک متخصص را استخدام کنم که چند جلسه به صورت خصوصی قواعد کار را یادم بدهند ( اون کسی که توی ایران باهاش کار می‌کردم این کار را کرده بود و به بقیه هم توصیه می‌کرد)

خیلی خوبه اگه تجربیاتت در مورد رابطه لباس با شخصیت افراد رو اینجا هم بنویسی.

در رشته کاری من - کامپیوتر - که همه تقریبا یه جور لباس می پوشن و اصلا فرم لباس پوشیدن بچه های IT شده یه جور تیپ. دیدی حتما خودت!

من با طرز لباس پوشیدن این کسانی که تازه رئیس یا مدیر می شن خیلی حال می کنم! سعی دارن رسمی و شیک بپوشن اما همیشه یه جایی یه سوتی می دن. مثلا کراوات رو می زارن توی شلوار یا رنگ ها رو نمی تونن با هم درست ست کنن!

کوروموزوم نا معلوم شنبه 9 آبان 1388 ساعت 20:08 http://xxxy.blogsky.com

توی ایران طراحی لباس هیچ جایی مفهومی نداره چه برسه به فیلم همین که یه گونی هر کسی بکشه رو تنش که گونیه رنگش تیره باشه و به اندازه ی کافی گشاد و زشت باشه کفایت میکنه.آخر طراحیه دیگه.

البته باید بو هم بده!

محمد شنبه 9 آبان 1388 ساعت 17:13 http://mohamed.blogsky.com/

لباس شخصیتهای ماتریکس هم همیشه تو ذهنمه!

طراحی صحنه، لباس و جلوه های ویژه ماتریکس که اصلا یکی از بهترین های تاریخ سینماست!

محسن شنبه 9 آبان 1388 ساعت 16:18 http://filmamoon.blogsky.com

یکی از چیزهایی که توی فیلمای فارسی بهش دقت نمی کنن کراواته. کراوات به طور متناوب باریک و پن میشه. ولی تا چهل سال پیش همه اش باریک بود و یک هو در اوائل دهه پنچاه پهن شد و ما خیلی توی فیلمایی که قبل از این تاریخ می بینیم کراوات ها پهنه. این حتا از دست کارگردان مطرحی مثل ناصر تقوایی هم توی سریال دایی جان ناپلئون در رفت.

این از نکاتیه که کاملا در حیطه تخصص شماست!

در کل در فیلم های فارسی به هیچ چیزی آنچنان توجه نمی شد و فرم لباس پوشیدن هم بیشتر تیپ بود تا شخصیت. مثلا تیپ جاهلی، تیپ دختر معصوم، تیپ مهندسی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد