این روزها مخالفان موسوی و تحریمی ها رفتن سراغ صحبت های بیست سال پیش میرحسین و از لابلای حرفهاش چیزهایی رو پیدا می کنن که نظر موافقان رو تغییر بدن.
مثلاً اینکه موسوی سال ۶۴ گفته به اقتصاد دولتی معتقده یا سال ۶۵ فلان معاونش گفته به بانوان بدحجاب گواهینامه داده نمی شه...!
این دسته افراد متوجه نیستن که شرایط زمان جنگ و ۲۴ سال پیش با الان قابل مقایسه نیست... نمی شه کسی رو بخاطر حرفهای بیست سال پیشش رد یا حتی قبول کرد، بابا جان بیا ببین الان حرفش چیه! مگه می شه آدم ظرف بیست سال ثابت بمونه؟! اصلاً به قول افلاطون "فقط احمق ها هیچوقت تغییر نمی کنند!"
و این موضوع یه چیز دیگه رو هم ثابت می کنه. اینکه ما تونستیم ظرف این سالها – کم یا زیاد – به سمت خواسته هامون حرکت کنیم و یه سری افکار قدیمی رو کنار بزنیم. الان ایران به جایی رسیده که حتی جناح انحصارطلب هم حرف از قانونمداری و مردم سالاری می زنه و این یعنی یک حادثۀ مهم.
مطمئنم این ما هستیم که بالاخره سرنوشت کشور رو تغییر می دیم، نه تحریمی هایی که قایم شدن توی خونه هاشون پای شبکه های ماهواره ای تا هخا بیاد ایران رو آباد کنه، یا با شرکت نکردن در انتخابات به خیال خودشون مبارزه منفی بکنن...
به قول ابراهیم نبوی: خسته نشی انقدر مبارزه می کنی!
نامه به صندلی دهم.
حضرت عشق به روز شد!
یکی از سایتهای حامی میرحسین یک سری کلیپ مستند از عملکردهای دولتهای بعد از انقلاب منتشر کرده.اگر اینها را ببینید خیلی از مسایل در رابطه با دولت نهم برای شما روشن میشود .اونموقع میفهمید به هر که رای بدهیم بهتر از اقای دکتر احمدی نژاد است.اگر ندیدید حتمآ ببینید
www.setademan.com
عجب سایت جالبی... پیشنهاد می کنم حتما یه سر بزنین.
من خدمت آقای آراد عرض کنم که من نوشتم در زمان میرحسین مردم این امید را داشتند که از گرسنگی نخواهند مرد.
ایشان فکر کنم به این امید توجه نکردند.
مردم امروز امیدوار نیستند والا معلوم است که حالا حالاها کسی از گرسنگی نمی میرید. میشود در پناه سیاست های دکتر، در چهار سال آینده صبح و ظهر وشب رفت سر ظرف های زباله کنار خیابان و شکمی از عزا درآورد.
چند روز پیش که برای مراقبت رفتم مدرسه دیدم مدیرمون مقنعه سبز سرش کرده.بعد از امتحان هم که تو دفتر نشسته بودیم به هممون روبان سبز دادن...همه میگفتن که ما حتما امسال رای میدیم. از قرتی ترین معلم تا معلم پرورشی مدرسه! همه هم به موسوی.... آخر سر موقع خداحافظی همه به کیفامون روبان سبز داشتیم.هر کس که بگه من رای نمیدم به قول نبوی حتما نقش خودشو در حد گیربکس ماشین میبینه...
جالبه که الان یه سری فجایع (از جمله گشت ارشاد) داره انجام میشه و همه میگن در حیطه اختیار رئیس جمهور نیست ولی اون زمان هرچی بوده رو میندازن گردن موسوی (خوبه نمیگن موسوی تو بمبارون شهرها هم دست داشته) - جالبتره که همین موسوی منتخب رهبر بوده و حالا طرفدارای احم*ی نژاد که ذوب در ولایتن این ایراد رو به دوره رئیس جمهوری ایشون و منتخبشون میگیرن
خود موسوی هم گفت اقتصاد دوره جنگ با خاتمه جنگ خاتمه یافت. هر چیزی تاریخ مصرف خودش رو داره، اون زمان و در اون شرایط اون طرز فکر اقتصادی کارساز بود.ضمنا تاریخ مصرف تحریمی ها هم دیگه گذشته :)
و امروز هم از گرسنگی نخواهیم مرد.... دریغ که تفکر در کماست....
یه وقت نترکی از تفکر!
امروز اون احمق از دانشگاه زنگ زد بهم باهاش حرف می زدم، جالب بود که خیلی از حرفاش درست مثل توئه!
یعنی برو بمیرها!
در شرایطی که میرحسین سکان دولت بعد از انقلاب و در دوران هشت سال دفاع مقدس در دست گرفت، هر کدام از این حضرات را می آوردید بهتر از ایشان توان اداره کشور را نداشتند.
آن اقتصاد بهترین شکل اداره کشور در آن زمان بود.
در آن دوران همه مردم ایران حداقل این امید را داشتند که از گرسنگی نخواهند مرد.
این جمله آخرش خیلی باحال بود «خسته نشی انقدر مبارزه میکنی»