پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

The Curious Case of Benjamin Button (دیوید فینچر / ۲۰۰۸)

"... زندگی هر کسی باید با فرصت هایی که در اون وجود داره سنجیده بشه، حتی فرصت های  از دست رفته..." (بنجامین باتن)

"پروندۀ عجیب بنجامین باتن" به ناگهان تبدیل شد به یکی از مطرح ترین فیلم های سال ۲۰۰۸ و در ۱۳ رشتۀ اسکار کاندید شد. اتفاقی که شاید هیچکس فکرش رو هم نمی کرد...

بیشترین چیزی که در حین دیدن فیلم جلب توجه می کنه جلوه های ویژۀ فوق العاده و چهره پردازی بسیار سنگینه؛ کاملاً مشخصه که حتی روی بعضی نماهای کوتاه چند ثانیه ای مدتها کار دیجیتالی صورت گرفته.

مورد بعدی بازی بسیار خوب براد پیت در نقش بنجامین باتن هست که در تونسته در سنین مختلف (از پیری تا نوجوانی) حس لازم رو به بیننده منتقل کنه... خصوصاً در سن پیری در جسم یک پسر نوجوان.

قرار گرفتن دوره های مختلف قرن بیستم در این داستان (از ۱۹۱۸ تا ۲۰۰۳)، پیچیدگی خاصی به طراحی صحنه و لباس فیلم تحمیل کرده که اونهم به بهترین شکل ممکن پیاده سازی و اجرا شده.

سوژۀ فیلمنامه که توسط اریک روث (بر اساس داستانی از خودش) نوشته شده، موضوعی بسیار بکر و جذابه که تابحال در هیچ داستانی بهش پرداخته نشده بود؛ داستان نوزادی که ۸۰ ساله به دنیا میاد و به تدریج جوان و جوانتر می شه...

این سوژه به خودی خود چیز زیادی نداره و باید براش داستان پردازی خوبی صورت بگیره. باید فکر کرد که چند سوژۀ جانبی از دل این خمیرمایه می شه بیرون کشید. ماجرای عشق بنجامین در سن ۲۰ سالگی (به شکل یک پیرمرد ۶۰ ساله) به دختری ۲۰ ساله به نام دایزی، جوانتر شدن مداوم بنجامین و بالا رفتن سن دختر تضاد دردناکیه که نویسنده بهش پرداخته... و درست همینجاست که بزرگترین مشکل فیلم خودنمایی می کنه: کمبود سوژه های جانبی.

انگار که اریک روث (که فیلمنامه های بی نظیری مثل "فارست گامپ" و "مونیخ" رو نوشته) پیدا کردن این سوژه رو کافی دونسته و دیگه دنبال خیالپردازی نرفته! در صورتیکه می شه از دل این سوژه تضادهای تلخ یا طنز زیادی بیرون کشید.

مشکل دوم، سبک کارگردانی خاصیه که دیوید فینچر برای ساخت این فیلم انتخاب کرده. این سوژه حالتی تخیلی/فانتزی داره که ساختار تریلر/درام براش مناسب نیست. فینچر همون سبکی رو که مثلاً در فیلم "Se7en" یا "Game" بکار برده، در این فیلم هم استفاده کرده که این عدم تناسب ضربۀ بزرگی به فیلم زده.

پس از پایان فیلم، تنها چیزی که توی ذهنم می چرخید این بود که اگر این فیلم رو تیم برتون ساخته بود و جانی دپ هم در نقش بنجامین بازی کرده بود، نتیجه چی می شد؟! شاید شبیه به "ادوارد دست قیچی"، با اون همه سوژۀ جانبی جذاب در طول فیلم... نه! حتماً بهتر از اون و مطمئناً بسیار بهتر از نسخۀ فعلی "بنجامین باتن"! 

امتیاز: ۸ از ۱۰

نظرات 10 + ارسال نظر
حمیدرضا شنبه 19 بهمن 1387 ساعت 09:18

عجب فیلمی بود بنجامین باتن.اوایل که درمورد این فیلم تو imdb میخوندم گفتم چه فیلم مزخرفی از اب در میاد ولی وقتی فیلمو دیدم تا نیم ساعت بعدش مات و مبحوت موندم.نتونستم از جام تکون بخورم.خیلی خوشحال میشم که براد امسال به حقش تو هالیوود برسه.
نظرت در مورد کاترینا خیلی قشنگ بود ولی فکر نمیکنم هدف چیزی باشه جز برگردوندن زمان به حال و اینکه ما یادمون بیاد این قصه را راوی تعریف میکنه.اخه یک فیلم برای مخاطب عام ساخته میشه و مخاطب عام انقدر دقت نظر نداره که بتونه این نکته ظریف را بفهمه.
در مورد تیم برتون و جانی دپ هم با نظرت مخالفم.اخه اگه تو همین فیلم رو با این ترکیب بسازی که اصلا فیلم به یک چیز دیگه تبدیل میشه.شاید تیم تو ساخت فیلمهای تخیلی بهتر باشه ولی برد از جانی دپ بهتر احساساتشو نشون میده.
ممنوون

وقتی کارگردانی مثل دیوید فینچر فیلم می سازه مطمئنا هدفش تنها مخاطبین عام نیستن و حتما نشونه های ظریفی برای مخاطبین خاص هم داخل فیلم قرار می ده.
با اینکه برد پیت در این فیلم عالی بازی کرده، اما در مجموع جنس بازی جانی دپ رو بیشتر می پسندم.

d@vood چهارشنبه 16 بهمن 1387 ساعت 14:15 http://www.khak57.blogfa.com

ممنون از بابت معرفی فیلمهات ..به باران هم سری بزن

چشم. دارم میام!

علیرضا سه‌شنبه 15 بهمن 1387 ساعت 15:43

فیلم عالی بود. من گریم گرفت :((

اینکه یه فیلم بتونه یه همچین تاثیری روی بیننده بذاره به این معناست که واقعا موفق عمل کرده.

محسن یکشنبه 13 بهمن 1387 ساعت 10:02 http://after23.blogsky.com

نظرت در مورد توفان کاترینا خیلی جالب بود. من نمی دونستم. با این حساب از این که به این مورد هم در فیلم توجه شده ارزشمندترش می کنه.

البته این فقط حدس منه، شاید معنی دیگه ای داشته باشه.

سعید شنبه 12 بهمن 1387 ساعت 11:02 http://minaminoo.blogfa.com

سلام حسام عزیز
خیلی عقب افتادیم از شما، این اواخر خیلی فیلم دیدی و دل ما آب شد!!!

مستدام باشی

سلام،

من اتفاقا دو سه روز پیش یه ایمیل براتون فرستادم... در همین رابطه!

محسن جمعه 11 بهمن 1387 ساعت 01:55 http://filmamoon.blogsky.com

یک- گرد باد کاترینا یعنی اینکه رسیدیم به زمان حال.
دو- فیلم در یک جاهایی هندی می شد. به نظر من وقتی بنیان را بر داستانی غیر واقعی بگذاری به زور آوردنش توی دنیای واقعی خیلی مصنوعی میشه.
فیلمنامه را می پسندم. بازی براد پیت و چهره پردازی و طراحی لباس.
نظرت را در مورد هنرپیشه نقش دوم مرد تایید می کنم. ولی بگذار روح هیث اسکار را بگیرد.

رسیدن به زمان حال رو که می شد حدودا از روی سن دایزی و تاریخ تولدش و طراحی صحنه و لباس هم فهمید. به نظر من گردباد کاترینا باید معنی دیگه ای داشته باشه.
من تحقیق کردم و متوجه شدم گردباد کاترینا همیشه همیشه خلاف جهت عقربه های ساعت می چرخه. یعنی خلاف جهت زمان، یعنی چیزی شبیه به خود بنجامین... که در نهایت هم وقتی رسید دایزی از دنیا رفت.
نظرتون چیه؟

پت پنج‌شنبه 10 بهمن 1387 ساعت 21:09

من هم از سوژه فیلم خیلی لذت بردم ولی 2 تا چیز خیلی آزارم داد. یکی زمان بسیار طولانی فیلم و دیگر همین نبودن سوژه های حاشیه ای که واقعا دیدن فیلم به این طولانی را سخت می کرد

به نظر من از جایی که بنجامین در بیست و چند سالگی خونه رو ترک می کنه و می ره روی عرشه کشتی اصطلاحا فیلم می افته. اصلا کشوندن این داستان تخیلی به سمت حوادث واقعی جنگ جهانی دوم چه لزومی داشت؟ می شد خیلی راحت موضوعات دیگه ای رو مطرح کرد که خیلی جذابتر از این باشه...
به نظر من هم زمان فیلم کمی بیش از حد طولانی بود.

راستی به نظر شما استفاده از موضوع گردباد کاترینا در فیلم چه دلیلی داشته؟

ترانه پنج‌شنبه 10 بهمن 1387 ساعت 16:03 http://taranehmb.blogsky.com

وای که این فیلم چقدر قشنگ بود!اصلا هر رشته ای که کاندید باشه یا بگیره حقشه. حقشه هر ۱۳ تا رو بگیره البته باید بگم من از این حرص می خوردم که دم به دقیقه تو آی ام دی بی می نوشت نامینیتد ۴ فایو گلدن گلابس!

جمله منتخب من از فیلم اینه: به من نگاه کرد و من می دونستم که فهمید من کی بودم و ...

جلوه های ویژه فیلم که بی نظیره. باید بگیره. فیلمنامم همین طور. اصلا دقت کردی هر چیزی که می تونسته به جز میکس صدا کاندید شده؟ البته مثل این که قبلا هم گفته بودم...!

در تمام رشته ها کاندید شده به غیر از بازیگر نقش اول زن (کیت بلانشت واقعا ضعیف بازی کرده) و نقش دوم مرد که اتفاقا به نظر من بازیگر نقش توماس باتن - پدر بنجامین - واقعا حقش بود کاندید بشه.

فرشته پنج‌شنبه 10 بهمن 1387 ساعت 13:55 http://freshblog.blogsky.com

طاقت نیاوردم خوندم ... اصلا فکر نمی کردم داستانش این باشه تیزرش رو خیلی تلوزیون پخش می کنه و من همش فکر می کردم موضوع اش چی می تونه باشه؟؟؟؟

صاحبان این فیلم موفق شدن با تبلیغات وسیعی که براش انجام دادن فیلم Dark Knight رو کنار بزنن و خودشونو بعنوان مهمترین مدعی اسکار امسال معرفی کنن.

فرشته پنج‌شنبه 10 بهمن 1387 ساعت 13:47 http://freshblog.blogsky.com

اصلا دوست ندارم بدونم فیلمش چجوریه چون مشتاقانه دلم می خواد ببینمش! راستی برامون زدی دیگه نشخه دستگاهی اش رو دیگه؟

من معمولا داستان کلی فیلما رو می نویسم و جزئیات رو لو نمی دم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد