پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

دو تا سوغاتی از شمال!

جاتون خالی از یکشنبه رفتیم شمال و دیشب برگشتیم. روز اول هوا گرم بود، اما از روز دوم همچین بارونی شروع شد که سه شب پشت سر هم بارید و ما هم با دو تا پتو خوابیدیم!

شمال که همینجوری پر از سوژه اس، اما این دو تا دیگه آخرشن:

(خوبه حداقل هم جنس بازها به یه کم آزادی های اجتماعی رسیدن!)



اگه کسی موارد کاربرد اینا رو می دونه ما رو هم روشن کنه. خصوصا مورد دوم!

نظرات 22 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 7 تیر 1388 ساعت 15:00

بابا مدل لباس

عمو شنبه 25 خرداد 1387 ساعت 14:02

این بحث علمی فضای وبلاگ شما را بسیار منور کرده و البته اجر شما محفوظ است.

اینجانب بسی در این امور غور کرده و دود چراغ خوردم که راهی از برای ملت گمراه بیابم.
ژلاتین یا همان ژله خودمان بر دو نوع است، یکی آن است در داخل بعضی از اعضای بدن میکارند که آن را بزرگتر کنند، نوع دوم آن است که بر دور همان عضو میپیچند البته به همان منظور اول. اما چون همینجوری کشکی نمیتوان آن را به دور عضو مورد نظر پیچید، ان را به صورت لباس درآورده و استعمال میکنند!


عجب توضیحات کارشناسانه و دقیقی.
فکر کنم دیگه در رابطه با مورد اول جای هیچ شکی باقی نمی مونه!

لطفا ما رو درباره مورد دوم هم مستفیض کنید.

محسن شنبه 25 خرداد 1387 ساعت 10:52 http://after23.blogsky.com

نظر بدیع عمو افق جدیدی در مسیر تحقیقات ما گشود و ادامه تحقیقات به اینحا رسید که:
بر خلاف نظریه عمو این نوع لباس هیج پستی و بلندی ایجاد نمیکند بلکه این لباسها که بسیار هم نازک هستنداجاره نمیدهند که محتویات آنها بلرزند و محتویات را بسیار محکم میکند و در نتیجه شاید آن چیزی که به نظر عمو رسیده به این شکل باشد که چون همه چیز در آن جمع میشود اینگونه به نظر میرسد که یک پستی بلندیهایی ایجاد شده است. که قبلن نبوده.
بررسیهای کارشناسانه ما در مورد شورت معلوم الحال یک بار مصرف نیز به اینحا رسید که از آنجا که این شورت ها بسیار درپیتی و ارزان قیمت هستند به این نام خوانده میشوند. و در این مورد نظر ریحانه متاسفانه درست است.

از بیانات روشنگرانه و راهگشای شما ممنونیم.

ریحانه جمعه 24 خرداد 1387 ساعت 23:54

بابا چقدر افکار اکثریت ملت منحرفه ها!!!!
مورد دوم بابا جان از قدیم الایام بوده! مثل ظرف یک بار مصرفه واسه اینه که مجبور نباشی بشوریش؛ بندازیش دور! مخصوصا موقع مسافرت بدرد می خوره!
حالا فهمیدی!؟

دست شما درد نکنه دیگه. اینجا این همه کارشناس و عالم و ناظر نظرات جامع ارائه کردن، شما انقدر ساده می گیری؟
نه آقا به این راحتی ها هم نیست! برو بیشتر فکر کن بعد بیا!

عمو جمعه 24 خرداد 1387 ساعت 11:49

من در جهت تنویر افکار عمومی (و البته خصوصی) مطالب ذیل را از رساله عملیه ژلویه عرض میکنم انشالله که مقبول افتد!!

مورد لباس زیر ژله ای مربوط به اناثی میشه که از پستی و بلندیهای اندام کمی تا قسمتی بی نصیبند و مجبورند که با ژله و ماله قضیه رو یه جورائی ماستمالی کنند!!

حالا مورد دوم رو نمیگم تا ببینم که عکس العمل علما نسبت به مورد اول چیه!!!

عجب!!!!!!!!!
راست می گی ها! به نظر من این فرضیه کاملا درسته و دقیقا به همین منظور طراحی شده.
البته منتظر نظر کارشناسی محسن هستیم تا ایشون موضوع رو تایید کنن.

محسن جمعه 24 خرداد 1387 ساعت 07:42 http://after23.blogsky.com

من فکر میکنم اونایی که میدونن داستان چیه و روشون نمیشه بگن برن توی کی کافی نتی چیزی که آی پی شونو نفهمی بعد مثلن با اسم ب. م. ک. د .... اینا بنویسن. اینجوری که نمیشه. و الا مجبور میشوم حکم بدم که اونام به درستی نمیدونن اصل قضیه چیه وحدس میزنن.
حسام پیشنهاد میکنم که توهم تا تکلیف این تابلو رو مشخص نکردی پست بعدی و نگذار.

شما هر حکمی بدین بر تمام خوانندگان این وبلاگ و وبلاگ های دیگه و حتی بر کسانی که وبلاگ نمی خونن لازم الاجراست.

من دو سه روزه می خوام پست جدید بذارم ولی فکر می کنم بذارم تکلیف این پست معلوم بشه بعد! اما فکر کنم دیگه امروز یه چیزی آپ کنم.

رزیتا پنج‌شنبه 23 خرداد 1387 ساعت 04:12

توضیحش یه خورده زیادی وارد جزئیات میشه. فقط همینقدر بدون که گذر شما بهش نخواهد افتاد! مخصوصا یکبار مصرفش.

چرا همه سر بسته توضیح می دن!

رزیتا چهارشنبه 22 خرداد 1387 ساعت 04:23

حالا خداییش واقعا موضوع ژله ای رو نمیدونی یا ملت رو گذاشتی سر کار؟

نه نمی دونم به خدا!

محسن سه‌شنبه 21 خرداد 1387 ساعت 15:29 http://after23.blogsky.com

یک وقتی میخواستم یک کتگوری توی وبلاگم درست کنم و ترجمه ترانه های کردی رو توش بگذارم دیدم که بعد از دو سه تا پست باید عطای وبلاگ را به لقایش ببخشم.

عمو سه‌شنبه 21 خرداد 1387 ساعت 11:34

بنظر میاد از کامنت دارا به بعد موضوع داره فیزیکی میشه! لرزش و ارتعاش و این جور چیزا داره مطرح میشه و لابد باید با واحد ریشتر هم اندازه گیری بشه!
ولی من فکر کنم موضوع بیشتر جنبه ادبی داره!! یعنی فعل مصرف کردن برخلاف تصور علما به شورت بر نمیگرده بلکه به ژله برمیگرده! یعنی آقاجان باید از این لباس و شورت استفاده کنید و یکبار هم میتونید که ژله رو مصرف کنید!!
اگه خواستید بیشتر مصرف کنید باید صبر کنید دفعه بعد که برگشتید شمال مصرف کنید!!

برای توضیح بیشتر هم میتونید به رساله عملیه ژلویه (بر وزن عسلویه بی سواد!!) مراجعه کنید!

پس با این حساب باید بجای واژه مصرف از واژه استعمال استفاده کنیم تا معنای ادبی بهتری بگیره!
حالا ما اینجا هیچی، شما که سالها در دیار فرنگ هستین از این چیزا تابحال ندیدین؟!

محسن سه‌شنبه 21 خرداد 1387 ساعت 10:55 http://after23.blogsky.com

نلرزه چه کار کنه؟ حرفا میزنی. یک آواز کردی هست که توش میگه: دستم را به طرف پستانش بردم که مانند به کال میلرزید. که بعدن با سانسورتوسط چند نفر از جمله لیلا فروهر خونده شد و توش خواندند که دستم را به طرف دستش بردم که مانند به کال میلرزید؟ حالا لیلا فروهر بماند ولی من نمیدونم خواننده های کرد چرا باسانسور میخوانند چون در ترانه ها و فرهنگ کردی هیچ سانسوری وجود ندارد.

از کامنت هاتون مشخصه که کردها هیچ سانسوری نمی شناسن!

محسن سه‌شنبه 21 خرداد 1387 ساعت 00:19 http://after23.blogsky.com

نه. من اشتباه می کردم. یعنی وقتی توضیحات مدلل دارا را دیدم فهمیدم که بیخود این همه پتک بر سندان کوبیده ام. مرحبا.
من از دارا می خواهم که اولین کامنت پستها را بگذارد تا حجت را بر همه تمام کند.
آفرین.
کسی نیست بگه که آخه با این حساب اون لباس زیرایی که ژله ای نیستند هیچ چیزی توش نمیلرزه؟
دارا استغفار کن.

مگه باید بلرزه؟!

سیامک دوشنبه 20 خرداد 1387 ساعت 21:45 http://morghegereftar.persianblog.ir

لباس زیر ژله ای که خیلی چیز مزخرفیه. اصلا پیش نرو. اما اون دومی ردیفه. همچین راحت میتونی برینی به خودت!!!

دارا دوشنبه 20 خرداد 1387 ساعت 20:04

ژلهای که معلومه.محتویاتش دارای لرزشه.
یکبار مصرف هم که یعنی یک بار قابل استفاده است....

واقعا توضیحات قانع کننده ای بود!

محسن دوشنبه 20 خرداد 1387 ساعت 19:20 http://after23.blogsky.com

من یک رابطه بعد از نیمه شبی در سطر بالای این آگهی می کنم و آن اینست که این لباس زیر ربطی دارده به ویلا با... در واقع لباس زیری است که آن مارک را دارد. حالا برای رد گم کردن و جواز تولید گرفتن تولید کننده اومده یک ه بین باقی حروف گذاشته که یعنی این هیچ ارتباطی با اون یکی نداره.
من به این وسیله هر گونه توصیف دیگری از این تابلو را وتو میکنم.

کیت کت خوشمزه ... یکشنبه 19 خرداد 1387 ساعت 16:23

با توجه به پوشال های صورتی که در پشت کاغذ مورد نظر مشاهده میشه و همچنین لباس های صورتی و غیره ه ه ای که تا حدودی قابل تشخیصه(آقا حسام) جای سوال های دیگه ای پیش میاد از جمله اینکه شما جلوی یک همچین مغازه ی چیز فروشی چی کار میکردین؟؟!!!! !!!

من داشتم رد می شدم چشمم افتاد!

سیما یکشنبه 19 خرداد 1387 ساعت 15:57

فکر کردم شاید عبدلله و سجاد هر دو شون عاشق هستند ولی نه عاشق همدیگر !!! ولی قلب بین این دو اسم است. به هر حال خوب همه را گذاشتند سر کار

محسن یکشنبه 19 خرداد 1387 ساعت 10:38 http://after23.blogsky.com

ببین شاید سماد اسم دختره. از اون اسمای من درآوردی بعد انقلاب.

نوشته عبدالله و سجاد! نه سماد.

محسن یکشنبه 19 خرداد 1387 ساعت 10:36 http://after23.blogsky.com

حسام تو خیلی از قافله تمدن عقبی. لااقل قبل از آپ کردن از اینور و اونور بپرس.
لباس زیر ژله ای لباساییکه مصرف خوراکی هم داره. به همین سادگی. یعنی میخورنش. البته با محتویاتشم میخورنش. یعنی لباس زیرییه که خیلی بی آبرویی نداره. یعنی هم هست هم نیست.
شورت یکبار مصرف هم چیزیه مثل پوشک ولی بزرگترا استفاده میکنند. برای مسافرت خوبه. توی ماشین نشستی دیگه نمیگی به راننده که آقا نگهدار بنده ادرار دارم. همونجا توی شورت کارتو میکنی و هروخت ماشین نگهداشت میری توی دسشیو و عوضش میکنی.

پادرا یکشنبه 19 خرداد 1387 ساعت 02:31 http://padra.blogsky.com

شورت یک بار مصرف برای پاره کردن هنگام انجام سکس میباشد که مخصوص انسانهای فتیش است

از آنجایی که در ایران سادیست زیاد داریم و مردم علاقه زیادی به جر دادن یکدیگر دارند. مصزف این کالا زیاد خواهد شد

عزیزم تو این مسایل عقبی ها

عمو سیبیلوو شنبه 18 خرداد 1387 ساعت 17:17 http://amosibilo.blogsky.com

« قطعه ای از اوستا »


« منم زردشت که دشمن دروغ پرست و پناه نیرومند ، پیرو راستی خواهم بود تا در روز رستاخیز کشور دلخواه از آن من باشد .

ای مزدا !

تا هنگامی که می ستایم و می سرایم ، - همچنان دشمن دروغ و یاور راستیم - ای اهورا ! از تو می پرسم ، به من برگو چگونه دروغ را به دستهای توانای راستی توانم سپرد تا آنرا به دستور آئین تو برافکند و به دروغ پرستان شکست سترگی دهد و برای آنان رنجها و ستیزها به بار آورد ؟ »


اوستا - گاتاها - یسنا - هات44

(اینم قطعه فلسفی/ادبی/دینی وسط کامنت های شما!

عمو شنبه 18 خرداد 1387 ساعت 16:22

ببینم این مورد دوم نگفته منظورش از مصرف مصرف چی هست؟!!

گفته بود که خوب بود! هیچ توضیحی نداده بود، مغازه هم بسته بود نتونستیم سوال کنیم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد