پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

بایدها و نبایدهای مراسم خواستگاری!

یه سری نکات هست که لازمه در مراسم خواستگاری رعایت بشه و اگه سوتی بدیم یا خرابکاری کنیم تا همیشۀ خدا یادمون و یادشون می مونه.

پسر یکی از فامیل های ما n تا خواستگاری رفته بود و همه جورش رو تجربه کرده بود. یه بار برامون می گفت چه کارهایی باید و چه کارهایی رو نباید انجام داد. کلی نکته گفته بود که من فقط این چندتاش یادمه:

  • اگه شربت آوردن، لیوان رو بگیرین دستتون و در زمان مناسب بخورین. چون ممکنه یهو همه ساکت بشن و صدای قرت قرت شربت خوردن شما توی فضا بپیچه!
  • اگه خواستین میوه بخورین، ترجیحاً خیار و سیب رو انتخاب نکنین. چون باز هم به علت سکوت یکبارۀ بقیه صدای قرچ قرچ جویدن شما صدای چندان خوشایندی ایجاد نمی کنه!
  • قبل از ورود حتماً حتماً حتماً زیپ شلوارتون رو چک کنین که نیمه باز نباشه و خدایی نکرده...!
  • موقعی که می خواین میوه پوست بکنین به چاقو نگاه کنین که برعکس دستتون نگرفته باشین و دستتون رو نبرین! (تجربۀ شخصی محمد اوتادی)
  • اگه دختر رو نمی شناسین و تازه اولین باره که می بینیدش یه نشونه ای هماهنگ کنین که اگه ازش خوشتون نیومد بقیه بفهمن. مثلاً چایی رو نصفه بخورین!
  • اگه دختر رو نپسندیدین زیاد میوه شیرینی نخورین و زود بلند شین، وگرنه می گن اومدن کوفت کردن رفتن پشت سرشون رو هم نگاه نکردن!


اگه شما هم نکته ای، هشداری، بایدی، نبایدی، چیزی می دونین بگین تا به لیست اضافه کنم!

نظرات 20 + ارسال نظر
یه دوست جمعه 14 تیر 1387 ساعت 11:28

اگه قراره این طوری بری خواستگاری اصلا بهتره نری چون با اوردنگی می ندازند بیرون
من اگه باشم این کارو می کنم.
جوابم زیر نوشتم بده.

ما که همینجوری رفتیم، تابستون هم مراسم داریم!‌ دوست داشتی اسمتو بگو دعوت کنیم!

محمد سه‌شنبه 7 خرداد 1387 ساعت 18:12

حسام تو هم ادم و یاد چه چیزایی میندازی
هر چند وقت یکبار که میرم خونه پدر خانوم ، دقیقا میرم رو همون صندلی روز خواستگاریم میشینم و اون روز رو دوباره زندگی میکنم.
مادر مهربانم روبرو و پدر عزیزم کنارم نشسته بودند ...
حسام من فقط یک بار رفتم خواستگاری و فقط با یک دختر راجع به ازدواج صحبت کردم و با مرضیه ( همسر عزیزم ) ازدواج کردیم. به همین سادگی!

نه! اونی که من گفتم چند بار رفته بود یکی از فامیل های خودمونه!

سیروس سه‌شنبه 31 اردیبهشت 1387 ساعت 00:05

کارت تمومه حسام؛من میدونم!نکته و هشدار و باید و نباید هم که دیگر به درد تو نمی خورد!این مراسم مبارک! هم به هر ترتیب که برگزار شود؛تا روابط حسنه است به عنوان اتفاقات بامزه! از ان ها یاد میشود؛و به محض تیرگی روابط در ردیف جنایات چنگیز و هیتلر قرار می گیرند!
به هر حال ؛حسام جان مبارک است.

چه باحاااااااااااااااال =))))
والا من که تاحالا از خواستگاری های ایرانی نداشتم ! ولی بهشون میاد باحال باشه :)))

روزات برفی

عمو شنبه 28 اردیبهشت 1387 ساعت 12:22

حالا کی ایشالله؟!

۸۸/۸/۸ !!!

فرهاد شنبه 28 اردیبهشت 1387 ساعت 08:40 http://www.rahdari.ir

البته اگه تونستید چیزی بخورید...بنده که رسما خاموش بودم...نای و مری کلا قفل کرده بود و شده بود عین سنگ...اگه آب هم می خوردم حتم داشتم وسط راه گیر می کرد...

دارا جمعه 27 اردیبهشت 1387 ساعت 19:40

آقا مبارکه..................

محسن جمعه 27 اردیبهشت 1387 ساعت 15:19 http://after23.blogsky.com

ببینم آبرو ریزی نکردی که آبی؟
اصلن تو مگر خیلی وقت پیش اعلام موضع نکردی که تمام طیف آبی را با یک پ پرسپولیس عوض نمی کنی؟ یا من خواب دیده بودم. آره خواب بود ولی یادم است که شب یلدا بود. شب یلدای همین امسال بود. که خواب دیدم که گفتی. بعدشم علی الحساب برای اینکه خیلی زود هم اعلام موضع نکرده باشی طرفدار سفید شدی یعنی سایپا. درست میگم؟
پیوندتان از این مبارک تر نمی شد.

ما یک پ پرسپولیس که هیچ، حتی یک نقطه از پ پرسپولیس را هم با تمام طیف آبی عوض نمی کنیم اما چه کنیم که ناچار شدیم در این فضای مجازی موقتا بشویم آبی ترین!

فکر کنم شما تنها کسی بودید که از خیلی وقت پیش خوابش را دیده بودید!

محسن جمعه 27 اردیبهشت 1387 ساعت 09:07 http://axamoon.blogsky.com

اون موردی که نوشتی شربت رو بگیرین دستتون خیلی خطرناکه. حالا اگرم میخوای در موقع مناسب بخوری نباید بگیری دستت چون یکهو محو یک چیزی میشی و میریزی روی..... بی تربیت منظورم خشتک بود.

خب چه فرقی داره؟ بریزه روی خشتک یا... ؟! در هر دو حالت عکس العمل یکسانی بروز می دیم!

روح الله چهارشنبه 25 اردیبهشت 1387 ساعت 19:16 http://noziva.persianblog.ir

متاسفانه شکل، شرح و محاسبه ی این مهم در این مقال نمی گنجد!!!. ایشالا تو یه فرصت مناسب حضورا خدمتتون عرض خواهیم کرد. شما فعلا در همین حد از بنده حقیر بپذیرید تا بعد!!

فرشته چهارشنبه 25 اردیبهشت 1387 ساعت 11:42 http://freshblog.blogsky.com

داری به تاریخ موعود نزدیک می شیو اینجوری می خوای از تجربیات بقیه استفاده کنی بابا خیلی زرنگی یا.......

از شوخی گذشته وقتی می خواهین شیرینی ببرین خواهشا یه چیزه نرم باشه مثل گل محمدی یا آلمانی یا حتی تر. احسان اینا از این شیرینی هایی آورده بودند که خرد میشه!! بعد از اینکه رفتند خونه ما پر از خورده شیرینی بود و اصلا طعم شیرینی نمی داد. (شیرینیش مشدی بوده)
از میوه ها هم موز و نارنگی بهترین گزینه ها هستند.

از راهنماییت ممنون!

روح الله چهارشنبه 25 اردیبهشت 1387 ساعت 11:33 http://noziva.persianblog.ir

سعی کنید اگر خیلی آدم منطقی ای هستید و اهل گفتگو، خودتون رو کاملا بی منطق جلوه بدید. این کار فوایدی داره که اگه جلسه اول به جلسه دوم برسه و جلسه دوم به جلسه سوم و .... فوایدش رو کم کم درک خواهید کرد!!!

لطفا مساله رو با شکل و شرح و محاسبه توضیح بدین!

پروانه چهارشنبه 25 اردیبهشت 1387 ساعت 11:01 http://www.parvazbaparwane.blogspot.com

اگه خوشت نیومد بگو میریم یه دور ی میزنیم بر می گردیم

یا اینکه بگیم ما باید دو جای دیگه هم بریم، زودتر بریم که بدقول نشیم!

سیما چهارشنبه 25 اردیبهشت 1387 ساعت 08:29

به نظر من که بهتر است اصلا خواستگاری نروید. خواستگاری چیه !! یادمه ما در خانواده خودمان اصلا رسم خواستگاری نداشتیم یعنی هیچ آدم غریبه ای را فقط به عنوان خواستگار و معرفی افراد راه نمی دادیم. یکبار برادرم گفت ُ یکبار هم شده خواستگار راه بدهید ببینیم چه طوری است که ما هم گول خوردیم و یکبار به خاطر برادر گرامی این کار را کردیم و فهمیدیم همان رسم خودمان خیلی بهتر است .
دوره ما که شما جای فرزندمان هستید اینطوری بود
حالا اگر ناشناس و با معرفی می خواهید بروید خواستگاری چون زیر ذره بین هستید هر کاری بکنید مایه خنده است پس به خودتان زحمت ندهید کلی دستورالعمل حفظ کنید چون فرقی نمی کند !!!

پس با این حساب حتما باید به خواستگاری آشنایان برویم!
در ضمن شما جای خواهر کوچکتر ما هستید.
به برادر گرامیتان هم سلام ویژه برسانید.

مهدیه چهارشنبه 25 اردیبهشت 1387 ساعت 00:34 http://badoom.blogsky.com

حالا هم که من رو مودِ نظر نوشتن هستم، پست کاملا مردونه است!
واقعا لازمه این همه مراعات و مواظبت؟ من که هر وقت خیلی سعی کنم سوتی ندم برعکس می شه!

همه مون همینطوریم!

تینا سه‌شنبه 24 اردیبهشت 1387 ساعت 23:34 http://redlife.blogsky.com/

نظر ما قبلا ذکر شده..لطفا به شماره ی ۵ کامنت عمو محسن مراجعه کنید!!!!

چشم!

احسان سه‌شنبه 24 اردیبهشت 1387 ساعت 19:27 http://nagofteh-ha.blogsky.com

شرمنده ... امروز هیچ چی ندارم بهت بگم... فقط اون پیژامه آبی سفید راه راهت رو هم با خودت ببر... شاید خواستی شب بمونی! فقط یادت باشه پاچه ش رو نکنی توی جورابت!

از اینکه تجربه شخصی ات رو در اختیارم قرار دادی ممنون!

بی نام سه‌شنبه 24 اردیبهشت 1387 ساعت 17:50 http://skylesss.blogsky.com

کجای این جا زرده؟ همه رنگارو داره الا زرد! آبی قرمز و...
مشکی هم داره!

سیامک سه‌شنبه 24 اردیبهشت 1387 ساعت 12:40 http://morghegereftar.persianblog.ir

ماشالا حسابی زردش کردی اینجارو! موفقت باشه!

اینجا از اولش هم زرد بود چه جور!

محسن سه‌شنبه 24 اردیبهشت 1387 ساعت 00:14 http://after23.blogsky.com

خیار و سیب که خوبه. اگه بخوای پرتقال بخوری که تمام لباساتو کثیف میکنی و چلپ چلپ آب پرتقال از دستات سرازیر میشه. بهتره با کلاس باشی و منتظر باشی که همسر احتمال آینده شما میوه برات پوست بکنه بگذاره جلوت.
اگه دختر رو نپسندیدی یعنی چی؟ مگه عهد تیرکمون شاس؟ همه کاراتونو کردین حالا دارین اولیا رو میندازین جلو که بعدن بگین شما کردین. ما از اولشم همدیگه رو دوس نداشتیم.
حالا اگه به فرض محال این جوری هم بود به نظر من بخور. خیلیم بخور که لااقل دست خالی برنگشته باشی. هرچی میگن بگن جهنم.
و اما موارد اضافی:
۱ - دیتا بیسی از مواردی که میگم رو باید با خودت ببری از جمله: اخبار روز. قیمت خوراکیا. گوجه فرنگی -البته نرخ محل خودتون نه نرخ نارمک- آب و هوا. دمای دو سه روز آینده. احتمال آمدن زلزله در تهران.
۲ - شیشه عینکت باید تمیز باشه.
۳ - در این روز همون طوری که میگن یک نظر حلاله یک دوپینگ غیرشرعی هم حلاله. بهتره کمی کله ات گرم باشه. البته اونا نفهمن والا فکر میکنن که تو فکر میکنی همیشه حلاله.
۴ - اگه از دختره خوشت اومد بهتره موندنو کش بدی. ببینی کامپوتر ندارن. اگه دارن با یک بررسی سریع بگو که همین امروز باید براش ویندوز نصب کنم چون ویروسی شده و همین امشب میترکه. این نشونی از نصفه چای خوردن و نخوردن خیلی بهتره چون اون یکی خیلی تابلوه.
۵ - برای اعلام خوش اومدن و نیومدن قراری نگذاری که احتمال عکسشم بره. مثلن در مورد همون چایی اگه یکهو بپره تو گلوت و نتونی باقیشو بخوری میشه مخالفت.
۶ - ریلکس و با کلاس بشین. خودتو واسشون لوس نکنی که خیر سرت احترامشون نگه داشتی. پاتو رو پات نندازی که یعنی خیلی مودبی. نه به این نمیگن ادب.
۷ - ببین دور و برت آباژوری گلدونی چیزی نیست که اگه جو گیر شدی و گرم صحبت یکهو وقتی میخوای بگی من امروز یک هندونه خرید این هوا.....بزنی گلدونو بشکنی. که همیشه یادشون میمونه.
ولی این یادموندنا خودش کلی بامزه است. پس اگر خرابم کردی کردی. میشه خاطره. بیخیال.
- اگه مورد مهم تری به نظرم رسید برات مینویسم. و الا همیناروهم که بلد باشی بسه. نود درصد مردم توی همون اولیش میمونن. یعنی گوجه فرنگی و اینا.
***
فک کنم این کامنتو بگذارم تو بعداز بیست و سه به عنوان یک پست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد