۱- دانشمندهای بیکار اومدن از چند تا بچه شامپانزۀ پنج ساله و چند تا دانشجوی آدم بیست ساله تست حافظه گرفتن، دیدن میمون ها به طرز قابل توجهی باهوش ترن! تازه آدم می فهمه چرا بعضی ها انقدر خودشونو قبول دارن و فکر می کنن خیلی باهوشن!
۲- چقدر بد بود این فیلم Zodiac. دیوید فینچر هم شده مثل شیامالان. واقعاً دو ساعت و نیم وقتم تلف شد. مسخره!
۳- یه سریال از پریشب داره پخش می شه به اسم "ساعت شنی" از کانال دو. من که ندیدم ولی ظاهراً سریال خیلی خوبیه.
۴- آخرین کشف بنده: سرکار خانم Emma de Caunes. یه بازیگر فرانسوی، از همه نظر توپه! فیلم های Ma Mere و Science of Sleep رو ازش دیدم. دختر خانم خیلی خوبیه، تا حالا هر کی برده راضی بوده!
۵- یه نمایشنامه خوندم از نیکولای گوگول به اسم "قماربازان". عجب داستانی، عجب پرداختی و عجب پایان غافلگیرکننده ای.
۶- بعضی کارها ذاتاْ خنده دارن. اصلا لازم نیست تو کاری بکنی، خود به خود کمدی از آب درمیاد! یکیش آزمایش ادرار و مدفوع! هر کی رفته باشه حداقل یه خاطره باحال داره که تعریف کنه!
۷- کی تابستون می شه؟ یخ زدیم بابا!
سلام حسام جان
من در شهرستان زندگی میکنم و دسترسی به فیلمهای خوبی که معرفی کرده ای ندارم. میتونی راهنمایی کنی که چگونه و به چه طریقی می تونم فیلمها را تهیه کنم تا در اذت شما هم شریک باشم./ قربانت
برای شما در وبلاگتان کامنت میذارم.
بابا بذار زمستون از راه برسه بعد یخ بزنید لطفا.
زمستون برای من از اول آبان شروع می شه!
خوشم میاد وبلاگت رو داری تبدیل می کنی به محلی برای چرندیات...!
هرکی هم میاد دو کلمه حرف حساب بزنه نصفه هاش میزنه توی خاکی. مثل اینکه خیلی هم لازم نیست ۱۲ شب بگذره...
خلاصه برای مشاوره در زمینه هرگونه چرندیات در خدمتگزاری حاضریم.
خواهش می کنیم، شما که استاد مایی!
در ضمن افکار ۱۲ شب به بعد بخشیه که هفت هشت ماهه به وبلاگم اضاف شده و هر کی مجازه هر چی دلش خواست بنویسه ما هم بدون سانسور میچاپانیم.
این یکی زیادم چرند نبود!!!یه کم چرند بود....
پس یه جای کارم ایراد داره!
زودیاک انقدرها هم بد نبود.
این خانم رو هم نمی شناسم!
فیلم شروع خوبی داره. حتی تا اواسط هم خوب پیش می ره اما از یه جایی به بعد انگار شیرازه کار از دست کارگردان در رفته. دیگه نمی تونه ارتباط سکانس ها با هم رو حفظ کنه. اگه جای چند تا سکانس رو با هم عوض کنیم هیچ اتفاقی نمی افته. جدای از این فیلم انقدر طولانیه (بیشتر از دو ساعت و نیم) که دیگه جذابیت خودش رو از دست می ده.
در مورد اولی موافقم.مخصوصا بعد از فیلم سیارهی میمونها.
زنده باد برف و بارون و سرما و لرزیدن های زمستون.من که عاشق سرما هستم. اصلا کاش همیشه زمستون بود. اقا ما تو خونمون کرسی راه انداختیم.هر کی حال میکنه بیاد(البته با وقت قبلی!)
۸ - شبی دوسه تا از اپیزودهای دوستت دارم پاریس را میبینم. هنوز تموم نشده. ولی هیچ کدومش مثل اپیزود پرستار بچه استخون دار نیست. هیچچی کم نداره. چشمای پرستار در نمای آخر که به پنجره خیره میشه لجظه ای از ذهنم فراموش نمیشه.
۹ - مورد ۴ رو که به داراگفته بودی ساعت ۷ صبح هم میشه رو ممکنه بیشتر توضیح بدی؟ اون موقع مگه سر کار نمیری؟ یعنی از کار بیکار شدی حسام؟
۱۰ - یکی را بعد از آزمایش ادراد امر به ختنه کردن دادند. بعد از عمل وی رابگفتند باید دامن زنان بپوشی. ناسزا گویی پیشه کرد و بگفت: ای نامردمان مگر همه اش ببریدید؟
۱۱- منم سردمه. بدی من اینه که برای گرم شدن نمیتونم لباس زیاد بپوشم. بلاخره باید فرقی با اونایی که کشورشون نفط خیز نیست داشته باشم یانه؟
۱۲ - راستی میمونها چند سال عمر میکنند؟ این رو میخام بدونم که اگه قرار باشه دانشمندان ما با میمونا تست هوش بدن میمونا باید چند ساله باشند.
۱۳- راستی میدونید که یکی از راههای فرار از سرما در زمستانها خابیدن بین دو نفر است به صورت کتابی. فقط یک ضلعت سردش میشه اونم که لاحاف روشه. البته تا هفت صب.
۸- اپیزود پرستار بچه یکی از بهترین اپیزودهاشه، اما چند تا اپیزود خیلی خوب دیگه هم داره که تقریبا آخرهای فیلمه. شاید هنوز ندیده باشین.
۹- خب یه روز دو ساعت دیرتر می ریم، سایپا که تعطیل نمی شه!
۱۲- ده دوازده سال.
۱۳- چه راه شیرینی! البته بستگی داره دو نفر بغل دستیت کیا باشن. مثلا بریتنی و نانسی باشن یا شیخ آل مکتوم و سید حسن نصرالله!
آخ که این روزا وقتی تمام هیکلم هرچقدرم که می پوشم می لرزه آی حرص می خورم و همش به هرکی می رسم سراغ تابستون رو ازش می گیرم. منم یخ زدم باباااااا!!!
مورد ۴ دوازده شب به بعد باید باشه.درسته؟
نه خیر، ۷ صبح هم بود ما قبول داریم!
۱- خوب چه اشکالی داره عزیزم؟! تو هم باهوشی دیگه!
۲- منم همینو میگم. بابام و داداشم نمیدونم چرا رفتن تو کفه فیلم. نمیگم فایت کلاب که حتی گیم هم از زودیاک بهتره.
۳-یکی هم از دیشب داره پخش میشه به اسم روزگار قریب. من که حال کردم.مخصوصاٌ فضاسازیهاش خیلی خوب بود.
۴- به به!
۵- هه! منم خوندم. ولی نمیرم مثه تو همه جا جار بزنمD:
۶- تا حالا دارویی که از پایین مصرف بشه برات تجویز کردن؟
۷- ببخشیدا! ولی شاشتون خیلی تنده! سرمایی!
...................................
اومده بودم که بگم نوشته جدید گذاشتم.این مدتم بهت سر میزدم ولی کامنتم نمیومد.اما این مطلبت خداییش کامنت خورش ملس بود. باز نری پشت سر من صفحه بذاری که موقعهایی که وبلاگشو آپ میکنه واسه دیگران کامنت میذاره!
۲- دیوید فینچر فیلم به فیلم بدتر می شه. مثل خیلی کارگردانای دیگه.
۵- وبلاگ زدم که بیام جار بزنم دیگه جیگر!
۶- نه هنوز! چه حسی داره؟
خوبه خودت هم می دونی هر وقت آپ می کنی کامنت می ذاری.