پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

کی به کیه؟!

یه بار یه جایی دیدم یکی اینکارو کرده بود، خوشمان آمد برای اینکه چیزی از کسی کم نداشته باشیم گفتیم ما هم اینکار را بکنیم!

اینجا دربارۀ چندین نفر، هر کدوم چند تا جمله نوشته ام! اما اسامی رو پاک کردم... شاید هر کسی خودش بفهمه کدومه یا حتی بتونه بقیه رو هم حدس بزنه!

اگه فکر کردین یکی از اینا دربارۀ شماست بگین تا بگم درسته یا نه! این چند نفر دوست و آشنا و فامیل و... هستن و ممکنه هر روز وبلاگمو چک کنن یا اصلا تا بحال ندیده باشنش! در هر حال ما احساسات درونیمون رو نوشتیم!

 

شماره ۱: اوایل آشنایی اصلا چشم دیدن همدیگه رو نداشتیم! حتی یه جورایی از هم بدمون میومد! هیچوقت فکرشم نمی کردم که یه روز با هم انقدر صمیمی بشیم!

 

شماره ۲: اگه ریش و سیبیل مسخره اش رو بزنه حداقل قیافه اش قابل تحمل می شه. البته قیافه اش رو درست کنه اخلاقش رو کاری نمی شه کرد! شوخی کردم... پسر باحالیه! متن های خوبی می نویسه، بازیش هم داره کم کم رو میاد!

 

شماره ۳: دلم براش خیلی تنگ شده. بیست ساله ندیدمش اما هنوز احساس می کنم با هم مثل همون موقع ها هستیم. مثل دوران کودکی... حس می کنم انقدر به هم نزدیکیم که می تونیم سری ترین رازهامونو به هم بگیم.

 

شماره ۴: مثل بقیۀ متولدین ماه پنجم سال وقتی باهاشی هیچوقت حوصله ات سر نمی ره! بهترین کسی که می تونه ادای شتر دربیاره یا مثل اسب یورتمه بره! یه بچه داره شبیه میمون! حیف که داره می ره...

 

شماره ۵: یه ماه پنجمی دیگه که ما همه جوره قبولش داریم. هم باحاله، هم باسواد، هم یه دوست خیلی خوب. یکی از آرزوهام اینه که من هم یه روزی به نصف اطلاعات اون برسم.

 

شماره ۶: اولین کسی که توی دوست و آشنا و فامیل کامپیوتر خرید! بچه که بودیم کلی پز می دادیم که فلانی کامپیوتر داره... می رفتیم خونه اش و کلی Wolf 3D بازی می کردیم! چه حالی می داد!

 

شماره ۷: نمی دونم چرا دو ساله باهام قهر کرده و نه جواب ایمیل می ده، نه جواب message. دلم براش تنگ شده...

 

شماره ۸: مثل بقیۀ متولدین این ماه یه سری اخلاق گند داره که اصلا خوشم نمیاد، اما به دلایلی ناچارم تحملش کنم. نمی دونم چرا مدام سعی داره به من تلقین کنه من چیزی بلد نیستم و اون همه چیزو بهتر می دونه! کلا از آدم های اینجوری خوشم نمیاد!

 

شماره ۹: خوش اخلاق و خوش خنده! مامان خلیل کوچولو!

 

شماره ۱۰: مهربون ترین آدم بداخلاق دنیا! فکر کنم توی چند سال اخیر وزنش حداقل دو برابر شده باشه! یه زمانی خیلی با هم بودیم اما الان نمی دونم چرا انقدر کم شده...

 

شماره ۱۱: وقتی می بینمش یاد خودم میفتم که از همون کلاس اول دبستان شروع کردم به کتاب خوندن. فکر می کنم تا بحال بیشتر از خیلی آدم بزرگا کتاب خونده باشه و فیلم دیده. از نقدهایی که می نویسه معلومه کلی فیلمبازه.

 

شماره ۱۲: اولین تجربه فیلمسازیش توی دانشگاه یکی از خنده دارترین اتفاقاتیه که تابحال افتاده... تمام مواقعی که فکر می کرد دوربین روشنه، دوربین خاموش بوده! آخر مرام و معرفته!

 

شماره ۱۳: یه آدم خوش ذوق و خوش سلیقه با کلی آثار هنری دیدنی. نمی دونم چرا زودتر نمایشگاه نمی ذاره روی خیلی ها رو کم کنه!

 

شماره ۱۴: من فداش می شم! سال دیگه اسمش رو خودم اعلام می کنم! یه جورایی یعنی Coming Soon!!!

نظرات 16 + ارسال نظر
گلناز سه‌شنبه 27 شهریور 1386 ساعت 16:02

۱-فرزاد
۲-سیامک
۳-علی ضیاعی
۴-احسان فردوسی
۵-عمو محسن مهدی بهشت
۶-عموی خودم
۷-؟
۸-؟
۹-خودم
۱۰-سعید
۱۱-ترانه
۱۲-؟
۱۳-تینا
۱۴-....
چند درصد درست گفتم؟

دقیقا ۵۰ درصد!

فرزاد یکشنبه 18 شهریور 1386 ساعت 08:20

چی شد پس ؟ سر کاری بود ؟
یه نتیجه گیری اخلاقیی .. یه جمع بندیی ... یه جوری خلاصه سر و ته قضیه رو ماست مالی کن دیگه

من که نوشته بودم لو نمی دم کی به کیه!

احسان پنج‌شنبه 15 شهریور 1386 ساعت 18:35

بابا جان!
تکلیف احسان رو مشخص کن. منظورت منم یا یک احسان دیگه. راستش ادای همه چیز رو می تونم در بیارم ولی بچه میمون ندارم!

در ضمن مبارکه! عمو شدی!

سیامک سه‌شنبه 13 شهریور 1386 ساعت 15:46 http://morghegereftar.persianblog.ir

به نظر خودت واقعاً غیر قابل باور نیست که شماره موبایلت رو عوض کنی بعد مامانت ندونه؟در ضمن آپم!

سیاهت کردن جیگر!

فرزاد سه‌شنبه 13 شهریور 1386 ساعت 14:35

راستی مگه احسان بچه داره ؟

یه بچه کاملا شبیه میمون!

فرزاد سه‌شنبه 13 شهریور 1386 ساعت 10:59

غلط نکنم شماره 10 منم به دلایل زیر :

1-اون اوایل از هم بدمون نمومد
2-ریش سیبیل مسخره ندارم
3-بیست سال نشده که همدیگرو ندیدیم ( فکر کنم این سارا باشه)
4- چه جسارتا ! هر کی هم باشه باید بی خیالی طی کنه ، من که بچه ندارم .
5-متولد ماه پنجم هم نیستم
6-بعد از خودت کامپیوتر خریدم
7-باهات قهر نیستم
8-هیچ وقت نگفتم چیزی بلد نیستی
9-مامان هیچ کی هم نیستم
11-اینم که تاباو معلموه ترانه است
12-اینم که خودت لو دادی
13-اثر هنریی هم ندارم
14-بزودی هم که نیستم !

چون گفتی که توش هستم فقط میموونه 10
اوونم که :
اولا وزنم 2 برابر نشده 51 بودم شده 68
این بد اخلاقترین چی چی دنیا هم به کلاس ما نمی خوره
شاید هم اصلا 10 نیستم
پس من کیم ! اینجا کجاس ؟ ....

تا یه جاهاییشو خوب اومدی!

He Dan Hua سه‌شنبه 13 شهریور 1386 ساعت 09:54

14. It's me.

فرهاد سه‌شنبه 13 شهریور 1386 ساعت 08:51 http://choone.blogfa.ir

آخریش که احتمالا بچه ی خودته....۳ ماه دیگه ازدواج می کنی...۹ ماه هم روش....
اون شتره رو هم فکر کنم احسانه...البته شتر گاو پلنگ بیشتر بهش می یاد.....ما هم که احتمالا نیستیم...

شتر رو درست اومدی!
خودتم هستی داداش! کی بود سیمای دانشگاه رفت فیلم بسازه پشت صحنه ساخت برگشت؟!!!

دارا دوشنبه 12 شهریور 1386 ساعت 23:01

همه رو بیخیال.اخری یعنی کی میتونه باشه؟

گیلناز دوشنبه 12 شهریور 1386 ساعت 19:17 http://www.hichvahame.persianblog.ir

تا حالا هرکی اومده و حدس زده خودش یکی از اونایی بوده که در موردشون نوشتی...اما من مطمئنن هیچ کدومشون نیستم ...چون تا حالا فقط من بودم که شما رو دیدم ونه برعکس!!!

و اما فقط می تونم در مورد ۲ بگم که ۱۰۰٪ سیامک...
و یه حدس دیگه اینکه فکر می کنم اونجایی که دیدین یکی این کار رو مثل الان شما تو بلاگش انجام داده من بودم...البته مطمئن نیستم اما من هم اون اوائل که بلاگم را شروع کردم یه همچین چیزی نوشتم....
تا بعد...

من هم شما رو دیدم. توی همون جلسه نمایش فیلم و پرسش و پاسخ. فقط من از اون بالا می دیدم و سالن تاریک بود خیلی تصویر واضح نبود!
آره، شاید توی وبلاگ شما دیده باشم. اصلا یادم نیست...

عمو دوشنبه 12 شهریور 1386 ساعت 18:23

به یادش بخیر ا.ن بازی ولف! یادمه یه روز امتحان مدار منطقی داشتیم شب قبلش با دو تا از بچه ها تاصبح بیدار موندیم خیر سرمون درس بخونیم ولی به جای درس خوندن تاصبح ولف بازی کردیم و البته کلی هم توش اوستا شده بودیم، امتحان رو هم با یه نمره ناپلئونی پاس کردیم رفت!

کامران دوشنبه 12 شهریور 1386 ساعت 15:24

من که جزو هیچکدوم نبودم! حالا این شماره ۸ کیه؟؟؟

سیامک دوشنبه 12 شهریور 1386 ساعت 11:18 http://morghegereftar.persianblog.com

من همیشه عادت دارم یک باشم و نه حتی یه رتبه پایینتر.زودتر جام رو عوض کن.

شما کارت درسته داداش! هم یکی هم بیست!

تینا دوشنبه 12 شهریور 1386 ساعت 10:27 http://redlife.blogsky.com/

به نظر منم یه جایزه بذار(البته اگه قرار نیست چند روز دیگه خودت همه رو معرفی کنی ..ترکیدیم از بس فکر کردیم!!!

۱- فکر می کنم مهدی اروم
۲-؟
۳-؟
۴-؟
۵ - عمو محسن م ب
۶- دایی همایون شما
۷-؟؟
۸- ...میدونم ولی روم نمیشه بگم
۹- گلناز
۱۰- احسان
۱۱- ترانه م ب
۱۲-؟
۱۳- خودم
۱۴-!!!

نه من که هیچکدومو معرفی نمی کنم. جایزه اش هم که گفتم چیه... فقط واسه آقایونه!

محسن دوشنبه 12 شهریور 1386 ساعت 08:50 http://after23.blogsky.com

۱۳- تینا رو به اون لیست من اضافه کن

محسن یکشنبه 11 شهریور 1386 ساعت 23:55 http://after23.blogsky.com/

۲ - سیامک- ولی خداییش ریشش قشنگه با مواش. اون کلاه کپ رو هم که بذاره میشه خود چگوارا.
۵- خودم. ولی آخرش به من نمیخوره چون اطلاعات من چن برابر تو نیست. پس کیه؟
۷- شید نایس
۹- گلناز
۱۰- همایون؟
۱۱- ترانه
۱۲- اردیبهشت ۸۷
جایزه هم میدی؟

چند تاشون درسته.
جایزه هم ماچ می دیم از نوع کشدار و آبدارش!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد