در این فیلم یک داستان از دو زاویه روایت می شود:
"آنجلیکو دختر جوانی است عاشق لوئیک، یک پزشک متخصص قلب. از دید او همه چیز به خوبی پیش می رود و تنها یک مشکل وجود دارد: همسر لوئیک! آنجلیکو در انتظار جدا شدن مرد از همسرش است تا با هم زندگی جدیدی را در فلورانس آغاز کنند... اما لوئیک در آخرین لحظه پشیمان می شود و به فرودگاه نمی رود. آنجلیکو دچار افسردگی شدید می شود و با روشن گذاشتن گاز خودکشی می کند..."
در این لحظه (که 45 دقیقه از فیلم گذشته) تصویر می ایستد و با سرعت – تا ابتدای فیلم – به عقب برمی گردد. این بار همین داستان از دید لوئیک و همسرش روایت می شود.
نویسنده و کارگردان فیلم خانم Colombani است و توانسته با هنرمندی تمام هر دو داستان را – که می توان گفت دو داستان کاملا مجزا از هم هستند – به خوبی بنویسد. لحظات بسیاری در بخش اول فیلم وجود دارند که آنها را در بخش دوم از زاویه ای دیگر می بینیم و تازه پی به اصل ماجرا می بریم. این غافلگیری های متعدد و چرخش های داستانی تا انتهای فیلم هم وجود دارد و با دیدن این زوایای تازه، متوجه می شویم واقعیتی که در بخش اول دیده بودیم تنها بخشی از حقیقت بود.
با دیدن این فیلم یاد این جملۀ معروف از تئاتر "مانیشکا" افتادم که:
"و حقیقت آینه ای بود در دست خداوند که روزی افتاد و شکست. هر کس تکه ای از آنرا برداشت و پنداشت که تمام حقیقت را یافته است..."
با جنایی شدن داستان از دقایق انتهایی بخش اول بر جذابیت فیلم افزوده می شود و تدوین هم ضرباهنگ سریعتری پیدا می کنند.
بازی آدری تاتو در نقش آنجلیکو بسیار تماشایی است، او این فیلم را بلافاصله بعد از Amelie بازی کرده.
تصاویر این فیلم بسیار جذاب و دیدنی هستند؛ حیف که بار اول به ناچار باید یک چشممان به زیرنویس انگلیسی باشد چون فیلم به زبان فرانسوی است. موسیقی زیبای این فیلم را هم می توان بارها و بارها شنید.
نام اصلی فیلم À la folie... pas du tout است، محصول 2002 فرانسه.
پسر باید از اون فیلمای محشر باشه.
سلام
کارجالبی انجام میدی
بهمنم سر بزن
خداحافظ
نه شرط نبستم