پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

به یاد دوم خرداد ۷۶...

آفاق را گردیده ام

مهر بتان ورزیده ام

خوبان فراوان دیده ام

اما تو چیز دیگری...

 

سید محمد خاتمی در ایتالیا

 

<< دهمین سالگرد اندیشه دوم خرداد مبارکباد >>

نظرات 11 + ارسال نظر
سیما یکشنبه 6 خرداد 1386 ساعت 08:56

میدونی دنیا یک طوری شده که انسان خیلی وقت ها دلش می گیرد و هوای این شعر بسرش می زند که - از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست- وقتی از اینجور حرف ها میز نی همه یکطوری نگاهت می کنند که انگار دیگه این حرف ها قدیمی شده و ما هم تو رویا بسر می بریم. آقای خاتمی برای آنهایی که بدنبال اینطور چیزها هستند مثل یک جرعه آب گوارا بود ولی خوب چون ما معمولا صبرمان کم است و رسیدن به این نوع از تکامل علی الخصوص برای ملتی که در طول تاریخ دچار بی هویتی شده است َ‌ نیز صبر جمیل می خواهد خیلی ها تاب ندارند.

امیر شنبه 5 خرداد 1386 ساعت 08:08

حسام جان یادته اولین سالگرد و با هم تو مراسم دانشگاه تهران شرکت کردیم ...... چه زود گذشت .....
من نمیخوام جوابی به احسان بدم ولی من یه جورایی در حد پرستش ! دوسش دارم .... یه جورایی دست خودم نیست ! ...آخه به نظر من به معنای واقعی کلمه ... آدمه ... آدم
شب عاشورایی که گذشت تو خانه هنرمندان دوباره از نزدیک دیدمش .....داشت اون پایین یه گالری عکس و نگاه می کرد قبل از سخنرانیش .... یه بچه ۳-۴ ساله رو بوسید .... حسودیم شد ! .... گفتم آقای خاتمی من هم حتما باید اونقدی باشم تا بتونم شما رو ببوسم :)...... خلاصه شد اونی که می خواستم :) ..... فقط بهم گفت که یه نرده بون می خواد واسه این کار !!
چقدر عاشقانه و لوس شد :)
ولی واقعا یه چیز دیگست .... وقتی باید رییس جمهور می شد که سیاست انقدر کثیف نبود .... ولی با همه این احوال ۸ سال خوب و گذروندیم ....

آره اون سال رو به خوبی یادمه، چه جمعیتی شده بودیم و چه شور و شوقی بود بین مردم. من هم یه بار این افتخار رو داشتم که با خاتمی دست بدم، وقتی داشت برام آرزوی موفقیت می کرد یه انرژی فوق العاده زیادی ازش ساطع می شد که می تونستم کاملا احساسش کنم.
من هم خاتمی در حد پرستش دوست دارم. اون هشت سال بهترین دوره تاریخی چند صد سال اخیر ایران بود.

احسان جمعه 4 خرداد 1386 ساعت 20:07

می دونم که اگه یک کم دیگه به این حرف های سیاسی ادامه بدیم، وبلاگ حسام بیچاره رو می بندم... اما:
فکر می کنم تنها چیزی که هنوز خیلی ها نفهمیدن اینه که اصل مشکل جای دیگه است و خ.ا.ت.م.ی و ا.ح.م.د.ی.ن.ژ.ا.د فقط برای سرگرم کردنه... هیچکدوم اینها دلشون برای من و شما نسوخته.
بگذریم.... !

بی نام پنج‌شنبه 3 خرداد 1386 ساعت 13:03

اگر آقای احسان بعد از آن هشت سال احساس خامی بهش دست داده مشکل خودشه! ما که این احساس رو نداشتیم! اگر کسی واقعا نتونه فرق شرایط فعلی با شرایط دوران اصلاحات رو درک کنه واقعا جای تاسف داره و برای چنین آدمی همان به که احمدی نژاد رئیس جمهور باشد.

محسن پنج‌شنبه 3 خرداد 1386 ساعت 11:17 http://filmamoon.blogsky.com/

میخاستم جواب احسان را بدهم. حرف احمقانه زدن و پای آن ایستادن کجاش خوبه؟ تازه جرات هم نمیخاداگر شما پشتت قرص باشه.

عابر پنج‌شنبه 3 خرداد 1386 ساعت 00:42

خاتمی برای سر این مردم هم زیاد بود. اینا یکی رو می خوان مثل همین یکی که مثل بی سوادها حرف بزنه و یه تصمیم درست هم نتونه بگیره. وگرنه دانشمندی مثل خاتمی - که هنوز که هنوزه تمام کشورها و دولت ها بعنوان یک فرد متشخص و فرهیخته بهش احترام می ذارن - به این مردم نیومده.

پروانه چهارشنبه 2 خرداد 1386 ساعت 18:49 http://www.parvazbaparwane.blogspot.com

چه زود گذشت!
امروز همسرم برایم خاطره ای را تعریف می کرد که برایتان می نویسم: یکی از دوستانش با اتوبوس به سمت کرمان می رفته و می بیند یک نفر که شماره صندلی اش اشتباه شده به هیچ وجه راضی نیست از جایش بلند شود تا یک زن و شوهر بتوانند کنار هم بنشینند و هر چه راننده و آن زن و شوهر و فروشنده بلیط و.. طی مدت حدود نیم ساعت هر چه از او خواهش می کنند حاضر به تغییر صندلی خود نیست تا اینکه یک نفر از جایش بلند می شود و می گوید همه برند کنار من می دونم چه جوری با این ملت باید صحبت کرد. یک پس گردنی نسبتا آروم (دستو میاری نزدیک و ضربه تندی میزنی) به آن مرد میزند و با لحن تندی می گوید :مگه با تو نیستن بلند شو برو رو اون صندلی بشین
و آن مرد با ترس و بلافاصله بلند می شود و به صندلی که به اوگفته شد می رود

احسان چهارشنبه 2 خرداد 1386 ساعت 18:11

فکر می کردم که بعد از ۸ سال دوره ایشون فهمیده باشی که ۸ سال امثال من و تو رو با حرف های قشنگ و جنجال خام کردند و به کار خودشون رسیدند. امیدوارم اون هایی که هنوز فکر می کنند اگر دوباره برگرده همه چی عوض می شه یک کم به خودشون بیان... فرقی نمی کنه کی باشه.... یعنی برای مردم فرقی نخواهد کرد...!
حداقل این یکی جرآت داره حرف های احمقانه بزنه و پاش وایسته... نه مثل اون که فقط حرف می زد...!

نسیم.ت چهارشنبه 2 خرداد 1386 ساعت 12:46

واااااااااااااای.به کلی دوم خرداد رو فراموش کرده بودم.
واقعا؛ ممنون که باعث یادآوری اش شدین.
انقدر گرفتارم که خیلی چیزارو یادم میره.
همه پستهاتونو میخونم ولی وقت نمیکنم نظر بدم.
دعا کنید وقت آزاد پیدا کنم درباره همشون نظر دارم که مینویسم.
به وبلاگ بخت برگشته خودم هم بتونم برسم.

فرهاد چهارشنبه 2 خرداد 1386 ساعت 10:50 http://choone.blogfa.com

دهمین سالگرد....الحق که چه زود گذشت ۱۰ سال.....بالاخره مردم ما هم خواهند فهمید ولی عمر ما ها قد نخواهد داد....
راستی خاتمی چقدر با این تیپش به هنرپیشه های هالیوودی شبیهه...خیلی خوش تیپه خداییش

محسن چهارشنبه 2 خرداد 1386 ساعت 08:46 http://filmamoon.blogsky.com/

توی یکی از کامنت هایی که یک نفر برای آقای ابطحی گذاشته بود نوشته بود که آیا آقای خاتمی کاندیدای ریاست جمهوری دوره بعدی هم هستند؟ ایشان جواب داده بود که نمیدانم. اگر از من میپرسید میگفتم اگر هم باشند من سعی میکنم منصرفشان کنم. مردمی که فرق احمدی نژاد و خاتمی را نمیفهمند حتا دکتر شرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل همان به که خاتمی رییس جمهورشان نباشد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد