در حال رانندگی بودم، یه مرد غریبه دست بلند کرد، بی اختیار ایستادم تا سوارش کنم. اومد کنار پنجره و منو نگاه کرد. بدون هیچ حرفی پیاده شدم و گذاشتم که اون رانندگی کنه.
هیچ حرفی نزدیم. از اتوبان کردستان گذشت، پیچید توی یه کوچه، وارد حیاط شد. حیاط خیلی بزرگ بود و بیشتر به محوطۀ یه کارگاه شباهت داشت. پیاده شدیم. از یه در گذشتیم و ناگهان وارد دنیای دیگه ای شدم… انگار یه کرۀ دیگه بود: موجوداتی که تقریباً شبیه آدم بودن ولی به راحتی پرواز می کردن، خونه های عجیب غریب، ماشین هایی شبیه اسب های بالدار و… بعدش هم یارو منو سوار یکی از همون ماشین های عجیب و غریبشون کرد و گفت می ریم که یه سری آزمایش انجام بدیم…
به خدا خیلی وقته فیلم فضایی/تخیلی ندیده ام و شام هم زیاد نخورده بودم!
جان من یکی بگه تعبیر این خواب چیه؟!
دیدن سیل در خواب وباخاک یکسان شدن خانه؟
خوردن صابون؟
روسری پاره شده؟
دو جفت کفش در خواب که گم شده و اونقدر گشتم تا پیدا شون کردم.یک جفتشو پوشیدم وجفت دیگش بدستمه؟
لخت بودن جلوی نامحرم؟
دیدن طلا در خواب؟
جهت دریافت پاسخ این سوالات لطفا مستقیما با یک رمال تماس بگیرید. با تشکر!
ببین خوابت رو بیخیال شو منم مس تو یه خوابی دییه بودم دنبال تعبیرش میگشتم ؛خواب تو رو که خوندم واسه یه خودو رو فراموش کردم.
راستی اگه به این چیز های هیجان انگیز علاقه داری برو کتاب های فیزسک نسبیت و این جور چیز ها بخون.
از در که گذشتیم....
ایجا خیلی شبیه اینه که آدم بیفته تو یه سیاه چاله (نمیدونم از کتابهای آسیموف چیزی خوندی)
خلاصش اینکه تا حالا خیال میکردم خواب چیز بیخودیه ... ولی همیشه تا پیش میاومد یواشکی کتاب تعبیر خواب خواهرم و ور میداشتم و میخوندم ولی الان سر جاش نیست. یه چیزی بگم جون من قبول کن : خواب فقط و فقط وابسته به یه سری ترکیبات شیمیایی موجود در مغزه همین (یعنی میشه تصمیم گرفت حدوداً چی خواب میبینیم) ولی منم تا یه خوابی میبینم ....
به چیزهای هیجان انگیز که خیلی علاقه دارم، خصوصا فیلم و کتاب. اگه واقعیش پیش بیاد که دیگه چه بهتر!
اغلب کتابهای آسیموف رو خوندم، از راهنماییت ممنون.
تا جایی که می دونم خواب نتیجه درک مغز از حوادث و تفکرات روزمره هست که بصورت فعل و انفعالات شیمیایی - تنها ظرف چند ثانیه - شکل می گیره. در واقع تمام خوابهایی که ما فکر می کنیم چندین ساعت ادامه داشتن یا مثلا از شب تا صبح بوده، در واقع در تنها چند ثانیه اتفاق افتاده!
اما جدای از دلایل منطقی و علمی، خدایی یه وقتایی آدم خوابهایی می بینه که دهنش باز می مونه این هوا!
فیلم زیاد دیدی
فیلم زیاد ندیدم... خیلی زیاد دیدم!
خیلی باحال بود ولی جرزنی کردی ها اطلاعات و بهت می رسونن بعضیا
من عینا از روی کتاب برات نوشتم، حتی یک کلمه اش رو هم کم و زیاد نکردم!
رنگش فکر کنم سبز بود مارکش هم راستش برام مهم نبود ظاهرا خیلی گرسنه بودم حالا شما تو کتابت نگاه کن اگه قراره که من کلاغ بشم زودتر بقیه کارهای آدمیزادیمو انجام بدم و با خیال راحت وارد دنیای کلاغها بشم!!
تعبیر خواب خوردن صابون سبز و عدم اهمیت مارک:
ای خوابدیده، ترا تنی است سالم و روانی پاک، دارای وبلاگی می باشی به نام فیلمامون که در آن گاهی نقد می نویسی. اما تنبلی بر تو مستولی گشته و آسایش تن را بر فرساییدن دکمه های دیجیتالی ترجیح می دهی. از فکر آسایش دنیا خارج شو که نفع تو در آن است. نقد بیشتر بنویس و دیگران را از نظرات خردمندانه خود آگاه ساز. در ضمن، به آقای مهدی بهشت هم سلام برسان!!!
سلام...اول اینکه امروز یه پخش فیلم تو دانشگاه بود نیومدی):
بعد اینکه اگه واقعن به خواب و اینکه یه نوید یا هشدار برای زندگیت در آیندس اعتقاد داری...خوب شاید حرف خیلی از دوستان درست باشه...اما من بدون هیچ گونه تعبیری از این خواب تشویقت می کنم که اون خونه رو و یااون کوچه رو تو اتوبان کردستان پیدا کنی!!!! هیجان انگیزه...نه؟؟؟
این هم از اون تفکراتیه که بعضی ها بهش می گن تماس موجودات فرا زمینی با ناخودآگاه انسان!
ولی من که زیاد جدیش نمی گیرم.
اعتقاد به Alien Abduction (ربوده شدن توسط موجودات فضایی) طرفداران زیادی داره. یک سری نشونه ها هست که اگه پیش بیاد به معنی اینه که ارتباطی بین اون شخص و موجوداتی از کرات دیگه برقرار شده. از ۲۱ نشونه ای که وجود داره، یکیش دیدن خواب هایی اینچنینی است.
حالا ما که خوابشو دیدیم، دیگه راست و دروغش پای ET و رفقاش!
فیروزه ماهم دیشب خاب دیده که داره صابون میخوره. من که بهش گفتم قراره بشه کلاغ. واسه همونه که در تمام یکماه گذشته حتا یک فیلم هم نقد نکرده. تو نظرت چیه؟ آخه آدمی که خاب ببینه داره صابون میخوره صلاحیت منتقد شدن داره؟
بستگی داره چه نوع صابونی رو می خورده. یعنی چه مارکی. گلنار، سیو،... . اگه رنگ و کارخونه تولید کننده اش رو بگین من از توی کتابم نگاه می کنم که تعبیرش چیه!!!
من که فکر میکنم که یک روحی میخواسته تو رو بدزده. ولی خوب شده که بیدار شدی و باهاش نرفتی و الا ما دیگه حسام جون نداشتیم.
در تمام این مدت حس نکردی که افکار شنیعی هم در سرش میپروراند؟ یعنی به همین سادگی و پاکی بود که گفتی؟ دستی نوازشی چیزی؟ میدونی برای تعبیر درست خابت من نیاز به دانستن اینها دارم. هم چنین مدت این سفر چقدر بود؟
های های..(گریه)....حسام جان خدا رحمتت کنه...تو به زودی خواهی مرد....اون مرد غریبه عزراییل بوده....اتوبان کردستان و کوچه پیچ در پیچ نماد پل صراط و مسیر دنیا تا آخرته....اسب های بالدار هم قراره تو ببرن جایی که قیر می ریزن...آزمایش هم که واسه تشخیص جنسیت بوده...می خواستن بدونن به بخش خواهران باید بری یا برادران... می دونی که نحوه و مکان قیر ریزی در هر بخش فرق می کنه...به هر حال می ری آخر هفته پسرم....
فکر کنم از طریق یک آدمی که خیلی قبولش داری (چون سکان حرکت را بی چون و چرا به اون دادی)کلا مسیر زندگیت عوض می شه . البته بهتر می شه . (امیدوارم اینطور بشه ) اون موقع مارو فراموش نکنی!!!!
ممنون. فکر می کنم این تعبیر هم می تونه خیلی درست باشه.
فکر , فکر تخیلی و باحاله ...برای همین توی خواب هم راحتت نمی گذاره..تعبیر این خواب هم یه کم سخته...ولی حسام جان فکر می کنم این خواب ناشی از افکار روزانه ی تو باشه.
خدا بیامرزدت.... حیف شدی....!!!
کاش میگفتی اون آزمایشات چی بوده؟!؟! شاید به تعبیر خواب کمک کنه.... من هر وقت تونستم خوابت رو Decode کنم برات می نویسم.
یعنی به نفر غریبه اگه وارد زندگی ات بشه می تونه تحول آفرین باشه .
مرسی. فکر می کنم این خیلی درست باشه.
سلام
وبلاگ خوبی داری خوشم اومد ازش
نظرت رو در باره ی تبادل لینک بهم بگو ممنون می شم.
سلام. لطف داری، ممنون. من اصولا با تبادل لینک موافق نیستم. از وبلاگ هر کسی خوشم بیاد که سرعت Update مطالبش هم خوب باشه، خودم اضافه اش می کنم.