پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

یادداشتی بر فیلم Jackass (جف تریماین)

Jackass اسم یک مجموعۀ تلویزیونیه که از Mtv آمریکا پخش می شه. توی این مجموعه، چند تا آدم دیوانه یه کارهای فجیعی می کنن که آدم دهنش باز می مونه و یه جاهایی هم حالش به هم می خوره!

حالا همین گروه اومدن بیست/سی تا آیتم مختلف ساختن و بصورت فیلم سینمایی نمایش دادن که اتفاقاً خیلی هم پرفروش بوده! Jackass: The Movie سال 2002 و Jackass: Vol. 2 سال 2006 به سینماها اومده که دومی خیلی فجیع تر از اولیه!

مثلاًً لخت می شن، به خودشون گوشت آویزون می کنن و با یه طناب نازک از روی استخر کروکودیل های گرسنه رد می شن؛ با لبۀ کاغذ لای انگشتای دست و پاشونو می برن؛ جلیقۀ ضد گلوله می پوشن و مستقیم به هم شلیک می کنن؛ خودشونو می کوبن به پنکه سقفی در حال چرخش؛ دستشونو می ذارن لای تله موش؛ با برف بستنی قیفی می سازن، روش جیش می کنن و می خورنش؛... و کارهای خطرناک و حال به هم زنی که یه جاهایی خودشون هم استفراغ می کنن!

بعضی آیتم ها خیلی بی تربیتی هستن، بعضی دیگه به شدت حال به هم زن و بقیه هم خیلی خطرناک! البته اول فیلم می نویسه که "تمام کارها تحت نظارت متخصصین و در شرایط کنترل شده انجام گرفته" و از ملت می خواد سعی نکنن هیچکدوم از این کارها رو در منزل امتحان کنن! با این حال هر چند وقت یه بار اینور اونور خبرهایی هست از اینکه مثلاً دو تا پسر خواستن یکی از کارهای این برنامه رو تقلید کنن هر دوشون مردن، یا آتیش گرفتن، یا دست و پاشون قطع شد...

بعد از ساخته شدن برنامه هایی که در اونها زوج های جوان رو در موقعیت خاصی قرار می دن و اونها رو به سمت خیانت تشویق می کنن، و بعد اون رو بطور زنده پخش می کنن، ساخته شدن اینجور برنامه ها کاملاً طبیعی به نظر می رسه.

این روزها نیاز به متفاوت بودن در برنامه های تلویزیونی انقدر زیاد شده که برای جذب مخاطب به هر کاری دست می زنن. بعید نیست چند وقت دیگه در برنامه های زنده، یه بابایی رو جلوی دوربین واقعاً قطعه قطعه کنن...

نظرات 5 + ارسال نظر
سپیده دوشنبه 10 مرداد 1390 ساعت 22:26

چرا آدمها باید از دیدن این صحنه ها کیف کنن؟ شاید آدمها اکثرا جنبه های سادیستی دارن !!! من که حتی مطالب شما رو درباره فیلم به سختی و نصفه نیمه خوندم. فیلمه رو تو مجموعه فیلمای تو کامپیوترم پیدا کردم. . .

احسان یکشنبه 30 اردیبهشت 1386 ساعت 19:17

حرفاتو قبول دارم.... مجموعه خفنیه.. ولی ما هم سریال هایی داریم که اگر چه خشونت رو به طور مشخص نشون نمی ده اما خیلی خیلی تهوع آور تره... مثل سریال 'پلیس جوان'!!! یادمه وقتی می دیدمش (انگار مجبور بودم تا تهش ببینم..) از حالت تهوع نمی تونستم اونشب شام بخورم و تا چند روزی محو پلان های خفن اون بودم.... پر بود از خشونت. یا مثلا همین سریال 'دریایی' ها....'تب سرد'....و حتی نرگس!! البته پشت صحنش بعدا اومد به بازار و همه جلوه های ویژه اون لو رفت.... حیف شد....!!!

محسن یکشنبه 30 اردیبهشت 1386 ساعت 16:24 http://filmamoon.blogsky.com/

جمالتو. خیلی حال کردیم. دمت گرم. عشقی. خیلی صفایی به مولا. آره؟ مرگ من؟ پس خیلی حاله. بریم؟ رفتیم.

سوراخ ته آبکشتیم...

رضا یکشنبه 30 اردیبهشت 1386 ساعت 09:21 http://www.reza8mile.blogsky.com

سلام دوست عزیز ... اون نوشته ی جوادی که گذاشتی اوضاع خنده بود دمت گرم حال کردم .

محسن یکشنبه 30 اردیبهشت 1386 ساعت 09:14 http://filmamoon.blogsky.com/

این تعاریفی که از این فیلم کردی باعث شد که من حس کنم که اعصابم ضعیف شده. یعنی نه اینکه ضعیف شده باشه چون تا حالا از این چیزا زیاد ندیده ام فکر میکردم اعصابم قویه. ممنون از اینکه بهم گفتی که نگاه نکنم. مازوخیست نیستم که هستم؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد