خب باید خندید. مگه نمیشه که تنها بود و خندید؟ اگر اینطور است پس چرا کسی که تو خیابون تنها دیده میشه و گریه میکنه جای تعجب برای دیگران نداره؟(البته از روی فضولی توجهشئن جلب میشه ها) خب خنده هم همینطور است دیگه.یک وقتها آدم تنهاست و خنده اش میگیره. در ضمن آقای فرزاد پیشنهاد خیلی جالبی داده اند. فکر خوبی بود.
من هم با همه دوستای خوب موافقم...آدم باید بخنده چون اینقدر تو این زندگی فرصت برای ناراحتی بیشتر از شادیه که باید هر کدومش که به آدم رو می کنه رو ازش نهایت استفاده رو کرد...
آدم ها هم از شادی دیگران لذت می برند فقط بدیش اینه که یاد نگرفتن شادی کنن...باید اونایی که بلدن به دیگران یاد بدن... همیشه بخنده باشی...
مهم خندیدنه! بقیه چیزا رو بی خیال!!! بازیگر نقش اولتو هستم اما کارگردان رو کور خوندی! چون اونی که بالا بالاها نشسته هیچ وقت نخ های این عروسک خیمه شب بازی رو نمی بره تا که عروسک بتونه کاری بجز نقشش انجام بده
من پیشنهاد می کنم که الکی یه چیزی رو با دست نشون بدی و بزنی زیر خنده..هر کی پرسید چی شد بگو رد شدیم بعد برای اونا داستان بگو..مثلا بگو یارو دستش تو دماغش بود...خوبه نه؟..
من که برام اتفاق افتاده و خندیده ام. گوربابای بقیه. میخان فکر کنم که دیوونه ام. اگر نخندی میگن افسردگی داره. اینور و اون ور نگاه کنی میگن چش چرونه. کتاب بخونی میگن میخاد بگه من خیلی پروفسورم. تازه یکبار هم اونا رو هم دخالت دادم. خیلیم خوش گذشت. چرا باید من که خنده ام گرفته مثل اونا عبوس بشم. یکبار هم که قرار بخندم بزار بخندم. شاید اونا بیان توی حال من. امتحان کن. نهایت شب میرن خونه و ضمن تعریف از دیدن یک جوان دیوونه داستانتم تعریف میکنن و خودشون توی خونه کلی میخندن.
چقدر این ایرانی ها خلاقند
هر کی برای اون یکی جواب داره
کلی خوشم میاد اینها رو میخونم
ولی از اینها کذشته پیشنهاد sms تا حالا از همه بهتر بوده
باباول بده بی خیال........
خنده رو..................
به عمو: اگه توی مجلس ختم خنده ات بگیره که ساده اس، سرتو بنداز پایین بخند! همه فکر می کنن داری گریه می کنی!
موبایل پیشنهاد خوبیه. ولی اگر قبل از اینکه درش بیاری و بهش زل بزنی پقی بزنی زیر خنده که موبایل میشه یک مهره سوخته.
به نظر منم موبایل بهترین راه , به شرط اینکه حواست باشه قبل از اینکه خندت بگیره درش بیاری مگه نه مشکل دو تا میشه...
خب باید خندید.
مگه نمیشه که تنها بود و خندید؟
اگر اینطور است پس چرا کسی که تو خیابون تنها دیده میشه و گریه میکنه جای تعجب برای دیگران نداره؟(البته از روی فضولی توجهشئن جلب میشه ها)
خب خنده هم همینطور است دیگه.یک وقتها آدم تنهاست و خنده اش میگیره.
در ضمن آقای فرزاد پیشنهاد خیلی جالبی داده اند.
فکر خوبی بود.
می تونی بزنی زیر خنده و اون ها هم یاد یه چی خنده دار می افتن و می زنن زیر خنده و ...
این داستان ادامه دارد...
حالا اگه این اتفاق توی یه مجلس ختم بیفته چی؟!! دوستان فرمول جدید بدن !!!
فکر نمی کنم کسی بگه آدم دیوونه اس چون این اتفاق برای همه می افته ُمن که می خندم
من هم با همه دوستای خوب موافقم...آدم باید بخنده چون اینقدر تو این زندگی فرصت برای ناراحتی بیشتر از شادیه که باید هر کدومش که به آدم رو می کنه رو ازش نهایت استفاده رو کرد...
آدم ها هم از شادی دیگران لذت می برند فقط بدیش اینه که یاد نگرفتن شادی کنن...باید اونایی که بلدن به دیگران یاد بدن...
همیشه بخنده باشی...
مهم خندیدنه! بقیه چیزا رو بی خیال!!!
بازیگر نقش اولتو هستم اما کارگردان رو کور خوندی! چون اونی که بالا بالاها نشسته هیچ وقت نخ های این عروسک خیمه شب بازی رو نمی بره تا که عروسک بتونه کاری بجز نقشش انجام بده
باید موبایلتو از جیبت در بیاری و بهش ذل بزنی ، بعدش اگه بخندی همه فکر می کنن برات SMS اومده !
خدایی این یکی خیلی خوبه. همیشه هم جواب می ده!
بهتره به این فکر نکنیم که دیگران چی فکر می کنند.
من پیشنهاد می کنم که الکی یه چیزی رو با دست نشون بدی و بزنی زیر خنده..هر کی پرسید چی شد بگو رد شدیم بعد برای اونا داستان بگو..مثلا بگو یارو دستش تو دماغش بود...خوبه نه؟..
من که برام اتفاق افتاده و خندیده ام. گوربابای بقیه. میخان فکر کنم که دیوونه ام. اگر نخندی میگن افسردگی داره. اینور و اون ور نگاه کنی میگن چش چرونه. کتاب بخونی میگن
میخاد بگه من خیلی پروفسورم. تازه یکبار هم اونا رو هم دخالت دادم. خیلیم خوش گذشت. چرا باید من که خنده ام گرفته مثل اونا عبوس بشم. یکبار هم که قرار بخندم بزار بخندم. شاید اونا بیان توی حال من. امتحان کن. نهایت شب میرن خونه و ضمن تعریف از دیدن یک جوان دیوونه داستانتم تعریف میکنن و خودشون توی خونه کلی میخندن.
حسام جان فرمولش بی عاری و بس
من یه دفعه اینطوری شدم یه مداد داشتم تو کیفم گازش گرفتم صدای خندهام رو کسی نشنید