پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

همسایه ها رو خبر کنین امشب عروسی داریم!

این عکس مال هفتاد هشتاد سال پیشه. وقتی که عروسی ها به ساده ترین شکل ممکن برگزار می شد.

اما از اونجا که ظرف دو دهۀ اخیر یه عده بیخود و بی جهت (به قول بردبار خان) یهو پولدار شدن و باید یه جایی این پول رو خرج می کردن، مراسم عروسی هم شکل دیگه ای به خودش گرفت. اینم شد مثل همون قضیۀ مدل موبایل و RAM کامپیوتر. هر کی عروسی پرزرق و برق تری بگیره یعنی از اون یکی برتره، یعنی برنده اس!

 

اصلا اگه دقت کنین می بینین نصف بیشتر حرفی که آدم ها می زنن به این معنی هست که "من از تو برترم".

 

خدایی یه کم دقت کنین...

 

(ولی خودمونیم قیافه آدم های اون موقع هم خیلی ضایع بوده ها!)

نظرات 6 + ارسال نظر
فیروزه شنبه 18 فروردین 1386 ساعت 22:21

عروس و داماد و معرفی می کردین بیشتر باهاشون آشنا بشیم .

اسم اینو که دیگه میشه گذاشت کم کاری نه ؟ خدائیش دیگه

گیلناز شنبه 18 فروردین 1386 ساعت 01:18 http://www.hichvahame.persianblog.com

(: خیلی کارتون جالبه...ممنون که هی میاین و ادامش میدین... در مورد این نوشته هم حدس مسزنم که شما این عکس رو به هر طریقی پیدا کردین و دیدین و بعد برای اینکه بقیه رو هم تو دیدنش شریک کنین گفتین یه چیزی بنویسید کنارش و ما رو دعوت کنین به دیدن این عکس جالب...درسته؟!!!(؛ نظر من در مورد این عکس اینه که اون موقع خندیدن حتی تو شب عروسی چه برای عروس و چه داماد و حتی مهمونا یه کار غیر قانونی و خارج از ارف بوده...هر چی اخمو تر بهترِD:

نسیم.ت شنبه 18 فروردین 1386 ساعت 00:26 http://www.sadeboodan.blogfa.com

قیافه ها که واقعا ضایع است.
معمولا همیشه عروس خانم ها بعد از ۷-۸ ساعت توی آرایشگاه بودن از آقا دومادها خوشگل ترن.خصوصا الان که انواع و اقسام گریم و گونه مصنوعی و هزار تا جنگولک بازی دیگه در اومده.
( گرچه بدون این مسائل هم باز عروس خانم ها از آقا داماد ها زیباترند.)
البته با عذر خواهی از جامعه ذکور.
ولی توی این عکس خداییش داماد از نظر زیبایی خیلی نرمال تر از عروسه.
بعدشم واقعا در مورد موضوع بحث این دوره راست میگین.
همش ماشین و موبایل و مارک لباس و جواهرات خانمها و .... است.
من که گوشی نوکیای ۱۱۰۰ ام رو با هیچی عوض نمیکنم.بهش احساس دارم.
همه جام با افتخار ازش استفاده میکنم.
تازه خبر ندارین توی جشن عروسیم ُ یادمون رفت کیک سفره عقد رو از قنادی بگیریم.
آخر شب موقع خداحافظی مهمونا با تلفن قناد ُ یادمون افتاد.
هزار تا مورد مشابه اینم پیش اومد.ککمونم نگزید.
اعتراف میکنم کله پاچه نخورده بودم ولی خیلی حرف زدم.
اصلا؛ شام نخوردم به خدا.

فرهاد جمعه 17 فروردین 1386 ساعت 15:19 http://choone.blogfa.com

ولی نکته جالب عکس روابط خوب بین خواهر عروس و خواهر داماده...ببین چطور همدیگه رو بغل کردن...خوش به حالشون

مریم جمعه 17 فروردین 1386 ساعت 02:03 http://mari_vasi.persianblog.com/

وای اینها که بچه هستند
چند سالشونه دارند عروسی میکنند
مطمئنی عروسیه
شاید دارند خاله بازی میکنند

خب اون موقع دخترا ۱۳، ۱۴ سالگی عروسی می کردن و پسرا هم ۱۵، ۱۶ سالگی! مثل الان که نبود همه بذارن برای بعد ۳۰!
بابام وقتی همسن من بود من امسال مهر می رفتم کلاس اول دبستان!

محسن جمعه 17 فروردین 1386 ساعت 00:22 http://filmamoon.blogsky.com/

شونصد سال دیگم قیافه من و تو رو که توی شمال با هم عکس گرفتیم یکی میزنه توی مثلن وبلاگ اون موقع و بعد بهمون میگه قیافه ضایع. راستی یادم میره اون عکسو برات بفرستم. یادم بنداز که این کارو بکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد