پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

اسکلت عزیزم٬ ولنتاین مبارک!

از چند روز پیش مغازه ها پر شده از خرس و قلب و شکلات! دخترا و پسرا هم ریختن می خرن. همه جورش هم هست. از خرس 2000 تومنی تا خرس 200 هزار تومنی. خودم دیدم یه دختره (از اینایی که شلوار جین تنگ می پوشن با چکمۀ بلند پاشنه دار، موهاشونم نیم متر توی هواس، مانتو هم تقریباً ندارن و مثل آنجلینا جولی راه میر ن) داشت یه بستۀ کوچیک شکلات می خرید 108 هزار تومن! راست می گم به خدا!

حالا من با اینا کاری ندارم، می خوام یه چیز دیگه بگم...

می گن دو شغل در دنیا وجود داره که از همه امن تره: باستان شناسی و ستاره شناسی. به این دلیل که اولی با هزاران سال قبل سر و کار داره و دومی با هزاران کیلومتر دورتر! من همیشه عاشق باستان شناسی بودم. عاشق لحظه ای که می خوای در یه تابوت رو باز کنی...

چند روز پیش باستان شناس هایی که داشتن توی ایتالیا حفاری می کردن، به یه قبر رسیدن مال 6000 سال پیش. وقتی درش رو باز کردن چیزی دیدن که همه شون برای چند دقیقه مبهوت مونده بودن: یک زن و مرد که در آغوش هم به خاک سپرده شده بودن...

هنوز معلوم نیست این دو نفر چه جوری مردن. مثل رومئو و ژولیت با هم خودکشی کردن؟ اول یکیشون مرده بعد چند وقت اون یکی مرده و وصیت کرده که اینطوری دفنش کنن؟ یا شاید اصلاً قربانیشون کردن؟... فعلاً هیچی معلوم نیست، جز اینکه مطمئناً عاشق همدیگه بودن.

اول می خواستن اونا رو از هم جدا کنن که ببرن به یه مرکز تحقیقاتی، اما بعد پشیمون شدن. گفتن اینا هزاران سال کنار هم و توی بغل هم بودن، چرا ما جداشون کنیم؟ برای همین دورشون رو بریدن و اونا رو همونطوری در آغوش هم به مرکز منتقل کردن، بدون هیچ آسیبی.

بعد از تحقیقات همه چی معلوم می شه؛ سن، قد، وزن، دلیل مرگ و حتی شکل چهره. مطمئناً اون موقع که در آغوش هم می مردن نمی دونستن که بعدها، هزاران سال بعد، آدم ها پیداشون می کنن و عکسشون به همه جای دنیا مخابره می شه. اون هم درست چند روز قبل از ولنتاین.

 

حالا یه سوال، اگه گفتین کدوم طرفیه زنه کدوم طرفی مرد؟! از همین جا به بالا هم می شه فهمید!

نظرات 13 + ارسال نظر
امیر یکشنبه 29 بهمن 1385 ساعت 13:48 http://cremona.blogfa.com

راستش دو روز پیش روزنامه های اینجا هم خیلی راجع یه این دو دلداده (!) نوشته بودند و مردم هم همش میگفتن اینم از راز و رمز ها و معجزات San Valentino هست!!!! وبلاگتو خوندم (یه جورایی کلّش رو!) و بهت تبریک میگم. شاد باشی، امیر

راحله جمعه 27 بهمن 1385 ساعت 16:46 http://biharf.blogfa.com

من دیر رسیدم برای حدس زدن. اما واقعا جالب بود برام. هم این عکس و هم نظرات دوستان.:))

محسن جمعه 27 بهمن 1385 ساعت 09:54 http://filmamoon.blogsky.com/

من فکر کردم که تو فقط میخای جواب بدم که کدوم مرده و کدوم زن و دلیل نمیخای. دلیل خیلی ساده است. تکه استخانی که بین آرواره های آنها دیده میشود دلیل بر مدعا است.

عمو پنج‌شنبه 26 بهمن 1385 ساعت 16:42

آقا قبول نیست!
مگه نمیشه که یه خانم قوی هیکل باشه و ورزشکار و البته بقول تو اگه اون موقع زن سالاری هم بوده که دیگه خودش نشون میده که خانوما قلچماغ تر هم بودند!
این که استخون جمجمه سمت راستی خرد شده هم از همین موضوع حکایت میکنه ! یا این آقا خودشو سپر بلا کرده و سنگ گندهه خورده تو سر او بدبخت! یا شاید هم از یه موضوع دیگه ای سرشکسته شده!

اگه حتی همه اینا هم قبول باشه٬ برآمدگی پشت جمجمه رو دیگه نمیشه کاریش کرد! مخصوص خانوماس!

حسام پنج‌شنبه 26 بهمن 1385 ساعت 11:33 http://hessamm.blogsky.com

و اما جواب:
برخلاف تصور همه٬ سمت راستی زنه و سمت چپی مرد!

دلایل:
۱- اسکلت سمت چپ جمجمه بزرگتری داره
۲- استخوان گردن سمت چپیه ضخیم تر و قوی تره
۳- استخوان کتف و بازوی سمت چپی ضخیم تر و بلندتره

با اینکه هر دو در این مدت شش هزار سال تحت فشار یکسانی بودن٬ اما استخوان جمجمه٬ کتف و بازوی سمت چپی سالم مونده (در حالیکه مال سمت راستیه خرد شده).

۴- پشت جمجمه سمت راستیه یه برآمدگی کوچک هست که از همون ناحیه هم ترک برداشته (یکی از نشونه های جمجمه زنها)
۵- استخوان های آرواره٬ فک و دندان های سمت راستیه کاملا سالم مونده. کلا استخوان های این ناحیه بدن خانم ها خیلی خیلی قویه!
همین الان هم این خانم اسکلته می تونه شیش ساعت درباره زن غار بغلی براتون حرف بزنه!
این در حالیه که استخوان آرواره سمت چپیه خرد شده.

اما ظاهرا همه به خاطر شکل بغل کردنشون حس کردن که سمت راستی مرد هست. اما این دلیل نمی شه. شاید به این دلیل که اون زمان زن سالاری بوده و مردها تحت حمایت و فرمان زنهاشون قرار داشتن، شکل بغل کردن هم فرق داشته.

دارا پنج‌شنبه 26 بهمن 1385 ساعت 09:31

خب معلومه راستیه مرده.دیدمت بهت میگم چرا.

عمو پنج‌شنبه 26 بهمن 1385 ساعت 09:29

منم فکر کنم راستیه مرده، چون تو عکس بنظر میاد که سمت راستیه دستشو رو انداخته دور سمت چپیه.
حالا اگه کشف بشه هردو مرد یا هردو زنند این گروه های طرفدار حقوق همجنس گراها دیگه خودشونو میکشن از خوشحالی!

گیلناز چهارشنبه 25 بهمن 1385 ساعت 23:19 http://www.hichvahame.persianblog.com

خیلی برام جالب بود این عکس و نوشته...با اینکه هیچ کدوم از اطلاعات ترانه رو در مورد اسکلت زنها و مردها نداشتم و ندارم اما حدس می زنم سمت چپی زنه....اونم به خاطر نحوه در اغوش گرفتن به تقلید از تانگو ست!!!!!درسته؟؟؟؟

اسکلت زن ها و مردها خیلی با هم تفاوت داره. حتی از روی یه استخون ساعد می شه فهمید متعلق به زن بوده یا مرد و حتی سنش رو هم گفت (این دیگه خیلی مهارت می خواد).
تا حالا همه حس کردن که سمت چپی زنه و این جالبه.
درستیش رو هم صبر کن می گم...!

الهام پیری چهارشنبه 25 بهمن 1385 ساعت 19:42

سمت چپیه زنه...
ولی اون شکلاته خیلی دیوونه بازی بود. چه کیفی میده پسره وقتی دختره شکلاته رو بهش میده بگه من شکلات دوست نداره هی هی هی
راستی آنجلینا جولی چطوری راه میره؟

ترانه چهارشنبه 25 بهمن 1385 ساعت 12:01

من از دیروز که این مطلب را تو یاهو خواندم تو فکرم که واقعا میشه دو نفر ۵ تا ۶ هزار سال در کمال آرامش در کنار همدیگر بمونن حتی طوری که مرگ هم نتونه آنها رو از هم جداکنه!!می دونی که به بلندترین(از نظر زمانی) آغوش دنیا معروف شده! درباره اینکه کدوم مرد و کدوم زنه یه تفاوت هایی هست که اینجا خوب معلوم نیست استخوان های مردها کلفت تر و بلندتر است و دندانهاشون بزرگتره.در اسکلت خانم ها استخوانها ظریفتر نازک تر دندانها کوچکتر استخوان آرواره کم زاویه روی جمجمه قسمت برآمدگی ابرو مشخص تر و پشت جمجمه یک برآمدگی کوچیک دارند. حالا ببین کدومه؟

نشونه ها رو درست گفتی!
با همین ها که گفتی و فقط یک نکته دیگه (که در تصویر هم کاملا مشخصه) می شه فهمید کدوم یکی زنه و کدوم مرد.

فرهاد چهارشنبه 25 بهمن 1385 ساعت 09:09 http://choone.blogfa.com

در مورد ولنتاین هیچ حرفی ندارم جز اینکه حالم به هم می خوره از اینکه می بینم این همه سنت قشنگ در فرهنگ ما وجود داره بعد اون موقع واسه اینکه نشون بدیم می دونیم اون ور آب چه خبره و به اصطلاح با کلاسیم دست به هر کاری می زنیم....
به نظر من سمت راستی مرده سمت چپ زن...چراشو وقتی زن گرفتی می فهمی....

محسن چهارشنبه 25 بهمن 1385 ساعت 08:39 http://filmamoon.blogsky.com

دست راستی مرده. داستان هم به این شکله که اینا خابیده بودن. در همون ارتفاعی که پیداشون کردن. که یهو آوار سرشون خراب میشه. آخه نه که خونه های قدیمی در و دیوار محکمی نداشت و فوقش خشتی بوده اینکه تا بگی چه کنم خراب میشدن. اینا آدمای خوبی بودن. اون وقتم توی روزنامه ها نوشتن ولی روزنامه ها از بین رفتن و اینه که امروزیا نمیدونن که چه بلایی سر اینا اومده. ولی من چون میدونستم برات نوشتم. خیلیم عاشق هم نبودن. جا تنگ بود اینجوری بهم چسبیدن آخه غار اونا خیلی کوچیک بود. اونا گدا بودن. طفلکیا بچه ام نداشتن. اگر اطلاعات بیشتر خاستی بگو برات بذارم.

آسمان چهارشنبه 25 بهمن 1385 ساعت 01:32 http://sky4fly.persianblog.com

اسکلتهای عاشق. عجیب اما جالب.
راستی فکر کنم سمت چپیه ٬زنه!!! حس کردم. نمی دونم.
به روزم . فعلا سعی می کنم هر روز آپ کنم. دوست داشتی سر بزن به کلبه ی درویشی ما.
آبی باشی مثل آسمان.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد