پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

جشنواره فیلم فجر - پلان ۲: گوشواره (وحید موسائیان)

وقتی فیلمنامه ای بر اساس یکی از داستان های هوشنگ مرادی کرمانی نوشته شده باشه، ناخودآگاه منتظر فیلمی هستیم کودکانه با قصه ای بسیار ساده. چیزی شبیه قصه های مجید.ترانه مهدی بهشت

این فیلم بر اساس داستان گوشواره ساخته شده: مهین که دختری است فقیر به جشن تولد دوست ثروتمندش دعوت می شود. او تمام تلاش خود را می کند تا دیگران از فقر او بویی نبرند. حتی گران قیمت ترین هدیه تولد را هم او خریده. مهین ناچار می شود دروغ های کوچکی بگوید که همین دروغ های کوچک به تدریج دردسرساز می شوند...

من داستان کوتاه گوشواره را نخوانده ام، اما فکر می کنم آن داستان بسیار بهتر از فیلمنامه ای است که خود مرادی کرمانی بر اساس آن نوشته. ظاهراً افزودن برخی صحنه ها تنها به دلیل رساندن مدت زمان فیلم به حدود ۹۰ دقیقه بوده و کارکرد دیگری ندارد. سکانس هایی مانند تنهایی پیرمرد همسایه، ماجراهایی که با یکی از هدیه ها (یک غاز زنده!) پیش می آید، اتفاقاتی که در دستشویی برای مهین می افتد و... از جمله این صحنه ها هستند که در صورت حذف هیچ لطمه ای به روند داستان فیلم وارد نمی شود. با در نظر گرفتن اینکه مخاطبین این فیلم کودکان می باشند، وجود برخی سکانس های دیگر (مانند دیالوگ های طولانی عمو و مادر مهین پشت موتور) هم زائد به نظر می رسند.

پریسا پورقاسمی نقش مهین را بازی می کند (و واقعاً هم خوب بازی کرده)، نقش مهتاب – دختر ثروتمند – بر عهده ترانه مهدی بهشت است که او هم به خوبی از عهده نقش برآمده و بازی روان و یکدستی را به نمایش گذاشته. اکبر عبدی، رویا تیموریان و مسعود رایگان دیگر بازیگران فیلم هستند که به غیر از مسعود رایگان، بازی بقیه بازیگران تقریبا در حاشیه قرار می گیرد. آنهم به این دلیل که فیلمنامه جای کار زیادی برای آنها نگذاشته و نقش هر کدام به بیان چند دیالوگ خلاصه می شود.

من در دو فیلم کوتاه با بازیگر کودک کار کرده ام و مشکلات کار با بچه ها را دقیقاً می دانم. در کار با کودک همه چیز روش خاص خودش را می طلبد: نوع رفتار و گفتار، شیوه بازی گرفتن، نحوه حفظ کردن دیالوگ ها، ممانعت از خستگی زودهنگام و حتی حفظ جو صحنه. وحید موسائیان حدود پنجاه دقیقه، با بیشتر از ده بازیگر کودک در یک محیط بسته کار کرده که تنها برای همین موضوع باید شجاعت او را تحسین کرد! حال آنکه از تمام کودکان به خوبی بازی گرفته شده و همه آنها جلوی دوربین راحت هستند.هوشنگ مرادی کرمانی و ترانه مهدی بهشت بیرون سینما استقلال

شاید کودکان امروز که به "هری پاتر"، "چارلی و کارخانه شکلات سازی" و "افسانه نارنیا" عادت کرده اند این جنس سینما را زیاد نپسندند. فیلم هایی که به لایه های درونی و پنهان احساسات کودکان می پردازد، اگر فاقد جذابیت تصویری باشد، محکوم به شکست در گیشه است.

من با فیلم هایی مثل "چکمه"، "کیسه برنج"، "بچه های آسمان" و "بادکنک سفید" کاری ندارم. این فیلم ها "درباره" بچه هاست، نه "برای" بچه ها و هدف سازنده، نه سرگرم کردن کودکان که دریافت جایزه های خرس و شیر و پلنگ از جشنواره های خارجی است. سینمای کودک و نوجوان به فیلم هایی از نوع "کلاه قرمزی" و "خواهران غریب" نیاز دارد. فیلم های خوش ساختی مثل  "روز کارنامه" و "کودکانه" هستند که می توانند بچه ها را با لبخند راهی منزل کند. گوشواره هم می تواند در رده اینگونه فیلم ها قرار گیرد، اگر کمی از مدت زمان فیلم کاسته شود و فیلم ضرباهنگ سریعتری بگیرد.

بعید می دانم این فیلم جزو نامزدهای اصلی دریافت سیمرغ باشد، مگر در رشته بهترین بازیگر کودک (اگر امسال جایزه ای به این عنوان در نظر گرفته باشند).

نمره این فیلم از 20 چیزی است حدود 13.

نظرات 1 + ارسال نظر
فرزاد سه‌شنبه 17 بهمن 1385 ساعت 11:04

من که باورم نمی شه ، این همون ترانه باشه ، چقدر بزرگ شده ، یادمه 2-3 سالش که بود عاشق پیتزا با سس گوجه بود ! تازه خیلی هم خوش اخلاق بود
حتما وقتی فیلمش اکران شه میرم سینما ( بعد از 4-5 سال ) فقط بخاطر ترانه .

حسام ، سلام منو بهش برسون
( هر چند که عمرا منو نمی شناسه )
حالا راستی خودشه ؟؟؟

آره خودشه. حتما سلام می رسونم. تو رو که یادش نیست اما فکر می کنم از توی فیلم داستان عجیب... یادش باشه. هنوزم خوش اخلاقه و عاشق پیتزا. و البته عاشق هری پاتر٬ بچه های بدشانس و کارتون های پیکسار!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد