پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

قتل با اره برقی

الان دیگه مطمئنم تمام فیلمنامه هایی که توشون یه قاتل بیرحم با تبر، چکش، پتک یا اره برقی به طرز فجیعی آدم ها رو تیکه تیکه میکنه، توسط فیلمنامه نویس هایی نوشته شدن که تو همسایگیشون یکی دو تا بچۀ اعصاب خوردکن زندگی می کنن که وقت و بیوقت میان تو راه پله جیغ می کشن و تمام تمرکز آدم رو به هم میزنن!

حاشیه مهمتر از اصل!

تو یه سری موارد خاص، برای من حاشیه مهمتر از اصله. مثلاً استخر یا کوه، کافی شاپ یا سفره خونه یا کارهای ساده تری مثل قهوه یا حتی چایی خوردن!
اینکه با چه کسی دارم اینکارو می کنم و چه فضایی بینمون حاکمه از خود اون کار برام مهمتره. کسانی هستن که انقدر از حضور در کنارشون لذت می برم و انقدر حرف مشترک (نه لزوماً موافق) داریم که اصلاً متوجه گذر زمان نمیشم. درست برعکس مواردی که ثانیه ها به سختی میگذرن و یک بار منفی در فضا وجود داره که باعث میشه سکوت رو ترجیح بدم.

به نظر من با اینجور افراد، خود چایی یا حتی کوه بهانه اس، بهانه ای برای ساعتی با هم بودن، صحبت کردن و از کنار هم بودن لذت بردن.

اینجور آدم ها - تو زندگی من - زیاد نیستن، اما همین چند نفری که هستن انقدر بهم انرژی مثبت میدن که یک ساعت باهاشون بودن برای یک ماهم کافیه!

ساعت ها

سالها پیش کنجکاو شدم بدونم چرا در تمام عکس های تبلیغاتی و پشت ویترین ساعت فروشی ها، ساعت ها رو روی 10 و 10 دقیقه و 31 ثانیه تنظیم می کنن؟

از چهار پنج ساعت فروش حرفه ای سوال کردم و همه شون گفتن: این ساعت، زمان اعلام پایان جنگ جهانی دومه و به همین مناسبت در اروپا - و بعدتر در تمام دنیا - عقربه ها روی این زمان تنظیم میشه.

مدتی پیش فیلمی قدیمی می دیدم که یکی از سکانس هاش داخل یک ساعت فروشی فیلمبرداری شده بود. اونجا هم تمام ساعت ها روی 10:10:31 تنظیم شده بودن. خیلی تعجب کردم، چون اون فیلم سال 1931 ساخته شده بود، یعنی سالها قبل از شروع جنگ جهانی دوم!

پیگیر قضیه شدم و موضوع رو با ایمیل از روابط عمومی چند تا از این کمپانی ها - مثل رولکس - پرسیدم. جواب، خیلی ساده تر از چیزی بود که فکر می کردم:

این زمان، نشون دهندۀ هیچ چیز خاصی نیست. نه پایان جنگ جهانی دوم، نه زمان ترور لینکلن یا مارتین لوترکینگ و نه زمان افتادن بمب اتم روی هروشیما.

دلیل اینکه عقربه ها روی این زمان خاص تنظیم میشن اینه که در این حالت:

1. تقارن خوبی روی اجزای صفحه برقراره
2. تمام لوگوها، مارک ساعت و نوشته ها قابل خوندنه
3. عقربه ها در این موقعیت به ساعت حالتی می دن که انگار داره لبخند میزنه!

به همین سادگی!

البته حالا معمای دیگه ای مطرح میشه اونم اینکه که چرا در تمام ساعت ها، تاریخ رو روی "دوشنبه، بیست و هشتم" تنظیم می کنن؟